-
/رد شدن از خود درون ساختن زخود /
سهشنبه 13 دی 1401 23:53
/رد شدن از خود درون ساختن زخود / رد میشود مردی از سنگ بی قبری سنگ در صدا آمد ای مرد چه میجنگی گفتا زبهر رفتن گفتا زمرده افکن نظر بیفکن از قبر ببین چه سرد هست مردن ما تند دویده رفتیم ما کند دویده رفتیم ای زنده زمردن مردن زتند دویدن مرگ ارابه ران قصه مرگ اسب تیز دویدن مرد از نظر زسنگی قبر از نظر زمردی گفتا کجای قصه مردن...
-
/فصلی نو/
سهشنبه 13 دی 1401 23:53
/فصلی نو/ غزل سر فصل هر شوق بهارست بهار در فصل پائیزم خزانست چو بر پائیز نگاهی میشود شد زمستان هم شروع طلوع هر خزانست به شعرم گر زچنگی بر بیایی زنغمه خوان غزل آلالگان است به فصل نو رسیدم از بر شعر که شعرم رنگین کمان روزگارست حسام الدین شفیعیان
-
جهان به وسعت یک اتاق سیمانی
سهشنبه 13 دی 1401 23:52
جهان وسعت یک اتاق سیمانی آجرهای یخ زده پرندگان سرما زده نور تابش درون را زمین خط از خط ضربدر زده خطوط شعر همه ی آدمک های بارانی پنچره ی درون خود سالهای تاریخ نزده تقویم یخ زده روزهای برف زده سالشمار رفته از یاد آلزایمر موقت آدمی را بر هم زده دیالوگ های منحنی مار پیچ از پیچیدگی برون تاریخی یخ های قطبی قاموس تمام قانون...
-
کودک های درون از برون
سهشنبه 13 دی 1401 23:51
کودک درون بزرگ شده برون کودک های بازی گوش کودک های سرگردان از هوش کودک های ماتم زده بدون عروسک بدون بازی بازی روی سطح کاغذی کاغذ روی بازی اسم و فامیل و هوش تمام شد از الفبا بازی کردیم با الفبا حرف زدیم با الفبا تمام کردیم با الفبا جمع زدیم نمره پشت سر هم زدیم... حسام الدین شفیعیان
-
جهان آدمک ها
سهشنبه 13 دی 1401 23:51
آدمها ناشناخته های آشنا هستند سنگ قبر ها رد پای آدمک ها هستند ما آدمک های عجیبی هستیم ما آدمک های غریبی هستیم ما درون خود تمام جهان را درون خود هستیم ما در را محکم پشت سر خود بستیم. حسام الدین شفیعیان
-
حجم کلمات
سهشنبه 13 دی 1401 23:50
حجم تنگ ماهی درون تنگ حجم خالی هوای آزاد درون تنگ تنگ آب تنگ خالی تنگ بدون ماهی ماهی مرده درون ساحل کرم خورده شنزار آب زده خانه را ویران زده سرود صبح بخیر ماهی ها دریای ذهنی سروده ذهنی خاطرات درون ذهن خاک زده شاید این واژگان را هم کرم زده شایدم کلمات را موریانه خانه زده این عروسک زمین عروسک رنگی عروسک وسط مانده در...
-
جهان تاریک و روشن زده
سهشنبه 13 دی 1401 23:49
عبور از عبوری سخت عبوری که میبرد تمام فکر را حوصله ی رفته خود رفته خود مرده خود رفته از بی حوصلگی خود درون خود غار تنهایی خود اتاقک کلمات تنهایی خود جهان وسعت گرفته آدمک های درون را در خود گرفته صدای تمام سمفونی آدمک زده فالش فالش همه را خط بر هم خط زده جهان میلیاردی جهان رفتن ها جهان از دور کوچک اما برون بزرگ جهانه...
-
زمین غم زده
سهشنبه 13 دی 1401 23:48
زمین غم ها زمین سرما زمین تب کرده از خود ریزی از درون آدمها زمین یخ کرده اتوبان تب کرده باران غم زده هوای مه زده ابر درون خود ماتم زده سکوت مردگان یا زندگان مردگان زده صدای خش خش ریختن صدای بغض ترکیدن صدای نغمه ی دلتنگی صدای ریزش آدم درون خود از غمهای بی صدا حجم بیداری ادمک ها حجم مزرعه ی مترسک ها حجم کلاغ های خوابیده...
-
الفبای بدون حرفم-شمع سوزان درون برون-مسافر کلمات
سهشنبه 13 دی 1401 23:48
در درون خود کوله باری از حرفم من واژگان بارش از الفبای الف بدون حرفم برایم نت هایی را فالش مکن که من نت چین نت های بی حرفم زمستان قصه ی ما دارد آدم برفی من آدم برفی قصه های بی حرفم سه نقطه تمام شعرهای ناسروده اولین سروده تاریخ بدون الفبای زندگی از الفبای حرفم ... شمع دارد درون خود روشنایی از برون خود شمع میسوزد برون...
-
مرگ واژگان
سهشنبه 13 دی 1401 23:46
خسته از تمام خستگی ها خسته از تمام دیدن سخت زمین این هست قصه شکستگی درون خود راه راه راه زمین و یک حرف مانده از تمام حرف ها حرف ها مانده درون گلوی تمام صوت ها سکوت میبرد سکوت سرعت زمین جمعیت چندین ملل از ملت های زمین روخوانی تند از خوانش شعر کودکی که میسراید کودکی را بادبادک چسبیده بر سریش شده از سنگینی علت باد یا علت...
-
صدای شب
سهشنبه 13 دی 1401 23:45
بطری درون مرداب ماهی درون بطری بطری بدون ماهی ماهی بدون بطری اینست صدای ماهی ها اینست صدای شب شب از پنچره ی تمام آدمک ها رفته روز رفته خود رفته صدا رفته سکوت رفته زمین رفته ضمیر رفته خود آگاهی از بی ناخود آگاهی تمام شب را جارو کشیده رفته صبح را شب پیوند قلبی زده روی بالا و پایین قلب خط موج زده لیوان خالی درون تشنه...
-
رفته بودم
سهشنبه 13 دی 1401 23:44
سالهای دوری رفته از ذهنم سالهای دوری از تاریخ ذهنم رفته بودم برگردم رفته بودم از ذهنم رفته از تمام خاطرات زمین رفته بودم که شاید برگردم... حسام الدین شفیعیان
-
روی مدار شب
سهشنبه 13 دی 1401 23:44
اینجا مدار شب روی زخم ها نمک میپاشد آسمان مرحم درد هست چه غم میپاشد باران را بر پیکره ی خشک تنی پشت سر هم ریزه ریزه قطره قطره میپاشد زندگی وسعت دردهای زمین بود آری ای زمین چرخش تو چه غم میپاشد زندگی حجم نبودن ها شد بودن هم نبودن برای نبودن ها شد سر هر کوچه یک نفر ساز غم میزند از خود برون چند دفتر نت های فالش زغم از...
-
درون کلمات
سهشنبه 13 دی 1401 23:43
درون کلمات گم میشوم یک سبد شعر از غم میشوم خود را در کلمات حل میکنم گاهی خود را هم درون خود گم میکنم باورم هست که حجم کلمات تنهایی ست گاهی چند کلمه را جمله از هم میکنم شعر را چون آجری بالا و پایین میکنم ضرب بر خشت گلی پیکره را از نو بنای خشت دیگر میکنم خشت را در خشت نو باز همان خشت کهنه میکنم نو به نو نو میکنم ضرب بر...
-
گم شدن میان کلمات
سهشنبه 13 دی 1401 23:43
میان واژگان گم شده ای هست میان کلمات صدایی هست میان هجایا تاب خوردن از افتادن حروف صدایی هست نغمه ای هست چراغی هست میان تمامی سکوت زمین تلاطمی هست شاید غروب گم شدن ها شاید طلوع پیدا شدنی هست حسام الدین شفیعیان
-
مرد فصل برگ ریزان مردی زمستانی
سهشنبه 13 دی 1401 23:42
چقدر سخت هست سرمای درون بغض خود شکستن خود بنگر درون خود شکستن اینجا فاصله ای بین تمامی تنهایی هاست چقدر فاصله ها چقدر نزدیکند عبور رهگذری در درون تنهایی مرد فصل پائیز زمستانی نگاه کن میان توده های ابر فاصله هست زمین انگار درون آسمان ولوله هست غروب درون شعر غم میگیرد اینجا هوا چقدر بی حوصله هست رفته از درون تاریخ خود...
-
قطعات بهم ریخته
سهشنبه 13 دی 1401 23:41
قطعات پازل گم شده دارد یک نفر هست کمی حوصله دارد شاید از غم درون خود بی حوصلگی چند بیتی غمو چند بیتی غزل درون سبدی غم میبافد یا پهن میکند گرمایش خورشید عجب فاصله دارد نگاه کن اینجا مدار غرفه ی حروف کلمات تازه از زمین هست زمین هم با خود چند بیتی گم شده دارد حجم سرمایش رفتن حجم خورشید تابیدن حجم سکوت لحظه ها تاب خالی...
-
ما درون یک توپ گم شده ایم...
سهشنبه 13 دی 1401 23:41
نگاه کن درون تمدن زندگی ماشینی فرش دستی را نگاه کن یا زندگی ماشینی طرح قالی آدمها طرح خالی رد پای آدمی قاب مشکی قاب زرد قاب چند آدم آجری روبان های سیاه یکی روبان سفید یکی تولد مبارک مرگ یکی ماتم درون مرگ یکی درون خود مردن یکی زنده به دیگری تفکر دادن یکی اتاقک سیمانی قوطی زده یکی خانه ی پارک طبیعت زده زمین سطحش چقدر...
-
جغرافیای انسانی
سهشنبه 13 دی 1401 23:40
جغرافیای بدون ثروت جغرافیای بدون برتری رنگ جغرافیای بدون خط کشی های طبقاتی زمین بدون کجای طبقه ی مردن بهترست خاکو کفنو تابوت مگر شیک یا یک بیشتر از بردن خاک کفنست تازه کفن هم میماند جسم میماند مگر روح چقدر پایین یا بالا در گذر هست یکی بدنبال فلسفه ی مرگ یا زندگی در مرگ مردنست سفسطه ی استخوان و اسکلت مگر جسم هم فلسفه ی...
-
جهان زندگی بر ماشینی
سهشنبه 13 دی 1401 23:39
جهان در پیچ خطرناکی میرود عاطفه خشک میشود زندگی ماشینی له میکند چرخه ثروت را نگر طبقات فاصله ای فاصله های طبقاتی و بی اعتمادی ها زیاد شده و حقیقت گم میشود جهان چسب زخم میخواهد چرخه له کننده اقتصادی حسام الدین شفیعیان
-
((تپانچه پدربزرگ))
سهشنبه 13 دی 1401 23:39
((تپانچه پدربزرگ)) تپانچه پدر بزرگ هیچگاه شلیک را بخود ندید در کنج اتاق برای زندگی آجری سرد شده بود مدال های او را کلاغ های پارک با خود بردهبودند هیچکس باور نمیکرد مرد تنهای نیمکت شکسته ی پارک ژنرال جنگهای پر از پیروزی باشد او تاریخ را با خود به تنهایی اش میبرد و سکوت مرگبار تابوتی شده بود از خاطراتش حسام الدین شفیعیان
-
شب های مریخی شب های ونوسی
سهشنبه 13 دی 1401 23:32
شب های مریخی شب های ونوسی شب های زمینی سیارک های دور افتاده منظومه فکری راه تلاطم انسانها با کجای منظومات شمسی قمری زندگی سیارک های شبیه زمین واره آیاهای زندگی بوده یا نبودن های مشابه جایی فشرده از گازو جایی سرمای بی اندازه اما ای انسانک ها آیا تمام این سیارک ها شباهت های بدنی دارد یا انسانی شاید زمین برای موجودی مرگ...
-
/سکوت..شهر..آجر/
سهشنبه 13 دی 1401 23:31
/سکوت..شهر..آجر/ سکوت شهر یک نفر وسط هیاهوی نصف شب جایی خط افق از مهتاب نیمه شب تا چهارراه سقوط خط استوای دو قطب شهر وسط جمعیت خالی از کوچ نشینی آجرک های درون شهر صدای خالی از فریاد حجمه ی بغض تاریک اواسط دور نیمکره ی نصف شهر آدمک در بلندی سوت ستاره ی دنباله دار وسط کهکشان دور چرخش جاذبه ی شهر تن تنگ ماهی ادمک شده قفس...
-
/سمفونی در هم ریخته/
سهشنبه 13 دی 1401 23:31
/سمفونی در هم ریخته/ یکی صدا زد سهراب هوشنگ برگشت گفت توی محراب یکی رفت محراب ادب سنگ مزار قشنگ نشست گفت قایقت جا دارد یا غرق شده در نسل قشنگ ناگهان صدایی آمد یک نفر صدا زد محسن اگر قایقی داری نندازی درون آب میبرد قایق را درون آب به موج ضربه ای قشنگ ناگهان خشم در هوا در گرفت رعد و برق بود که صدا از سر گرفت باران بارید...
-
/مثال شعری که مرا با خود ببرد/
سهشنبه 13 دی 1401 23:30
/مثال شعری که مرا با خود ببرد/ مثال شهری در و دیوارش حرف میزنند اصلان پرنده هم برای خود دف میزند هر آدم انگار توده ابر مکرر میزند دانشمندی همه شده اند که با هم نی و بر دف میزنند حس شعر مرا در خود برد شاعر گاهی جوشش مکرر میزند ترسم نفرین مادر شعر مرا بگیرد از بس جوش چاپ شعرهایم میزند گفتم قطع درخت شعر بشود ممیزی روی...
-
/شهر در تقاطع شعر/
سهشنبه 13 دی 1401 23:30
/شهر در تقاطع شعر/ رستم رفت به میدان شهر اسفندیار بدید نشناخت انگار غم شهر حافظ که مولوی نشین شعر شده بود شوشو مولوی و برد یاد از راه آهن مرد پیرمرد صندلی نشین پارک استوار قلندری شده بود بر صندلی آهن مردی کاپیتان شده بود توی خط دوندگی میگفت بدوید نفس بکشید حالا دود ماشین کنار آهنگ مردی میگفت من زاپاتا شده ام سینما...
-
/چند طوفان زده از شعر درون آهنگ/
سهشنبه 13 دی 1401 23:29
/چند طوفان زده از شعر درون آهنگ/ سلطان غم زده هست به پشت اتومبیلش مادر روز ها دست بر فرغون شده هست سلطان غم پسر درون آینه نگاه کرد مرد صد و بیست سال و چندی رفته درون شناسنامه اش سی و چند بهار از سر رفته درون دفترش مرد چند قرنه بود درون خود کودک بهم ریخته بود توی سالهای رفته میزد دست و پا غرق شد رفت ته آب شیپور جنگ زد...
-
/دیوار شهر/
سهشنبه 13 دی 1401 23:29
/دیوار شهر/ روی دیوار شهر نوشته بودم از غمها چراغ قرمزی که میبرد زندگی را تا فردا میان چند رد شدن از کودک گلفروش که میزد ساز غمهایش را برای چراغی از رنگهای دگر چتر بهانه ای بود برای خیس نشدن اینجا باران دلتنگی هاست حسام الدین شفیعیان
-
/مستقیم رسالت/
سهشنبه 13 دی 1401 23:28
/مستقیم رسالت/ وقتی رسالت را موش بخورد همه چیز ترس موش موش بخورد وقتی رسالت را آب ببرد تنگ ماهی را بی جان ببرد وقتی تقاطع رسالت اسم تابلو زده بشود درون بلوار را خاک و دودو طوفان ببرد دورن دو راهی بن بست تاریخست آخر هر کوچه بن بست باریک هست انگار ته هر بن بست فیلسوفی نشسته به شعر گفتن باد آنجا را با قایق ببرد خط...
-
/یک دفتر ناتمام پاک شده از تاریخ فکر فریز شده/
سهشنبه 13 دی 1401 23:27
/یک دفتر ناتمام پاک شده از تاریخ فکر فریز شده/ آبگوشت خالی از بز باش آب شناور توی دیگ پر از خالی درجه کولر مقیاس دریچه ی تو خالی پشت پنچره سلطنت در جهان سرجوخه رایان قد کوتاه بلند شب های تنگ ماهی سفیر صلح کوچه ممیز دو مشروطی ستاره دار درون خود تانکر خالی تانک تانک جنگ پوشالی معاون وزیر دوندگی نخست وزیر سابق کشور نبوده...