به نام خداوند بخشنده بخشایشگر (1)
ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. (2)
(خداوندی که) بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته). (3)
(خداوندی که) مالک روز جزاست. (4)
(پروردگارا!) تنها تو را میپرستیم; و تنها از تو یاری میجوییم. (5)
ما را به راه راست هدایت کن... (6)
راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی; نه کسانی که بر آنان غضب کردهای; و نه گمراهان. (7)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
ای مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید; و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد; و از آن دو، مردان و زنان فراوانی (در روی زمین) منتشر ساخت. و از خدایی بپرهیزید که (همگی به عظمت او معترفید; و) هنگامی که چیزی از یکدیگر میخواهید، نام او را میبرید! (و نیز) (از قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز کنید! زیرا خداوند، مراقب شماست. (1)
و اموال یتیمان را (هنگامی که به حد رشد رسیدند) به آنها بدهید! و اموال بد (خود) را، با اموال خوب (آنها) عوض نکنید! و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید، زیرا این گناه بزرگی است! (2)
و اگر میترسید که (بهنگام ازدواج با دختران یتیم،) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشمپوشی کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر میترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، و یا از زنانی که مالک آنهائید استفاده کنید، این کار، از ظلم و ستم بهتر جلوگیری میکند. (3)
و مهر زنان را (بطور کامل) بعنوان یک بدهی (یا عطیه،) به آنان بپردازید! (ولی) اگر آنها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف کنید! (4)
اموال خود را، که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید و از آن، به آنها روزی دهید! و لباس بر آنان بپوشانید و با آنها سخن شایسته بگویید! (5)
و یتیمان را چون به حد بلوغ برسند، بیازمایید! اگر در آنها رشد (کافی) یافتید، اموالشان را به آنها بدهید! و پیش از آنکه بزرگ شوند، اموالشان را از روی اسراف نخورید! هر کس که بینیاز است، (از برداشت حق الزحمه) خودداری کند; و آن کس که نیازمند است، به طور شایسته (و مطابق زحمتی که میکشد،) از آن بخورد. و هنگامی که اموالشان را به آنها بازمیگردانید، شاهد بگیرید! اگر چه خداوند برای محاسبه کافی است. (6)
برای مردان، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود بر جای میگذارند، سهمی است; و برای زنان نیز، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان میگذارند، سهمی; خواه آن مال، کم باشد یا زیاد; این سهمی است تعیین شده و پرداختنی. (7)
و اگر بهنگام تقسیم (ارث)، خویشاوندان (و طبقهای که ارث نمیبرند) و یتیمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چیزی از آن اموال را به آنها بدهید! و با آنان به طور شایسته سخن بگویید! (8)
کسانی که اگر فرزندان ناتوانی از خود بیادگار بگذارند از آینده آنان میترسند، باید (از ستم درباره یتیمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهیزند، و سخنی استوار بگویند. (9)
کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت،) تنها آتش میخورند; و بزودی در شعلههای آتش (دوزخ) میسوزند. (10)
خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد; و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بیش از دو دختر باشند، دو سوم میراث از آن آنهاست; و اگر یکی باشد، نیمی (از میراث،) از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر او، یک ششم میراث است، اگر (میت) فرزندی داشته باشد; و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او یک سوم است (و بقیه از آن پدر است); و اگر او برادرانی داشته باشد، مادرش یک ششم میبرد (و پنج ششم باقیمانده، برای پدر است). (همه اینها،) بعد از انجام وصیتی است که او کرده، و بعد از ادای دین است -شما نمیدانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند!- این فریضه الهی است; و خداوند، دانا و حکیم است. (11)
و برای شما، نصف میراث زنانتان است، اگر آنها فرزندی نداشته باشند; و اگر فرزندی داشته باشند، یک چهارم از آن شماست; پس از انجام وصیتی که کردهاند، و ادای دین (آنها). و برای زنان شما، یک چهارم میراث شماست، اگر فرزندی نداشته باشید; و اگر برای شما فرزندی باشد، یک هشتم از آن آنهاست; بعد از انجام وصیتی که کردهاید، و ادای دین. و اگر مردی بوده باشد که کلاله ( خواهر یا برادر) از او ارث میبرد، یا زنی که برادر یا خواهری دارد، سهم هر کدام، یک ششم است (اگر برادران و خواهران مادری باشند); و اگر بیش از یک نفر باشند، آنها در یک سوم شریکند; پس از انجام وصیتی که شده، و ادای دین; بشرط آنکه (از طریق وصیت و اقرار به دین،) به آنها ضرر نزند. این سفارش خداست; و خدا دانا و بردبار است. (12)
اینها مرزهای الهی است; و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، (و قوانین او را محترم بشمرد،) خداوند وی را در باغهایی از بهشت وارد میکند که همواره، آب از زیر درختانش جاری است; جاودانه در آن میمانند; و این، پیروزی بزرگی است! (13)
و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد میکند که جاودانه در آن خواهد ماند; و برای او مجازات خوارکنندهای است. (14)
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان ( زنان) را در خانه ها(ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد; یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد. (15)
و از میان شما، آن مردان و زنانی که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و حد بر آنان جاری نمایید)! و اگر توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمایند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبهپذیر و مهربان است. (16)
پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام میدهند، سپس زود توبه میکنند. خداوند، توبه چنین اشخاصی را میپذیرد; و خدا دانا و حکیم است. (17)
برای کسانی که کارهای بد را انجام میدهند، و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا میرسد میگوید: «الان توبه کردم!» توبه نیست; و نه برای کسانی که در حال کفر از دنیا میروند; اینهاکسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم کردهایم. (18)
اینها اینها ای کسانی که ایمان آوردهاید! برای شما حلال نیست که از زنان، از روی اکراه (و ایجاد ناراحتی برای آنها،) ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آنها دادهاید (از مهر)، تملک کنید! مگر اینکه آنها عمل زشت آشکاری انجام دهند. و با آنان، بطور شایسته رفتار کنید! و اگر از آنها، (بجهتی) کراهت داشتید، (فورا تصمیم به جدایی نگیرید!) چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد! (19)
و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگری به جای همسر خود انتخاب کنید، و مال فراوانی (بعنوان مهر) به او پرداختهاید، چیزی از آن را پس نگیرید! آیا برای بازپس گرفتن مهر آنان، به تهمت و گناه آشکار متوسل میشوید؟! (20)
و چگونه آن را باز پس میگیرید، در حالی که شما با یکدیگر تماس و آمیزش کامل داشتهاید؟ و (از این گذشته،) آنها (هنگام ازدواج،) از شما پیمان محکمی گرفتهاند! (21)
با زنانی که پدران شما با آنها ازدواج کردهاند، هرگز ازدواج نکنید! مگر آنچه درگذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است; زیرا این کار، عملی زشت و تنفرآور و راه نادرستی است. (22)
حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمهها، و خالهها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانی که شما را شیر دادهاند، و خواهران رضاعی شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافتهاند از همسرانی که با آنها آمیزش جنسی داشتهاید -و چنانچه با آنها آمیزش جنسی نداشتهاید، (دختران آنها) برای شما مانعی ندارد- و (همچنین) همسرهای پسرانتان که از نسل شما هستند (-نه پسرخواندهها-) و (نیز حرام است بر شما) جمع میان دو خواهر کنید; مگر آنچه در گذشته واقع شده; چرا که خداوند، آمرزنده و مهربان است. (23)
و زنان شوهردار (بر شما حرام است;) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شدهاید; (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است;) اینها احکامی است که خداوند بر شما مقرر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، برای شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید; در حالی که پاکدامن باشید و از زنا، خودداری نمایید. و زنانی را که متعه ( ازدواج موقت) میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیینمهر، با یکدیگر توافق کردهاید. (بعدا میتوانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.) خداوند، دانا و حکیم است. (24)
و آنها که توانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن باایمان را ندارند، میتوانند با زنان پاکدامن از بردگان باایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند -خدا به ایمان شما آگاهتر است; و همگی اعضای یک پیکرید- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید; به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانی بگیرند. و در صورتی که «محصنه» باشند و مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. این (اجازه ازدواج با کنیزان) برای کسانی از شماست که بترسند (از نظر غریزه جنسی) به زحمت بیفتند; و (با این حال نیز) خودداری (از ازدواج با آنان) برای شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (25)
خداوند میخواهد (با این دستورها، راههای خوشبختی و سعادت را) برای شما آشکار سازد، و به سنتهای (صحیح) پیشینیان رهبری کند. و خداوند دانا و حکیم است. (26)
خدا میخواهد شما را ببخشد (و از آلودگی پاک نماید)، اما آنها که پیرو شهواتند، میخواهند شما بکلی منحرف شوید. (27)
خدا میخواهد (با احکام مربوط به ازدواج با کنیزان و مانند آن،) کار را بر شما سبک کند; و انسان، ضعیف آفریده شده; (و در برابر طوفان غرایز، مقاومت او کم است) (28)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتی با رضایت شما انجام گیرد. و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. (29)
و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، بزودی او را در آتشی وارد خواهیم ساخت; و این کار برای خدا آسان است. (30)
اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی میشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم; و شما را در جایگاه خوبی وارد میسازیم. (31)
برتریهایی را که خداوند برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید! (این تفاوتهای طبیعی و حقوقی، برای حفظ نظام زندگی شما، و بر طبق عدالت است. ولی با این حال،) مردان نصیبی از آنچه به دست میآورند دارند، و زنان نیز نصیبی; (و نباید حقوق هیچیک پایمال گردد). و از فضل (و رحمت و برکت) خدا، برای رفع تنگناها طلب کنید! و خداوند به هر چیز داناست. (32)
برای هر کسی، وارثانی قرار دادیم، که از میراث پدر و مادر و نزدیکان ارث ببرند; و (نیز) کسانی که با آنها پیمان بستهاید، نصیبشان را بپردازید! خداوند بر هر چیز، شاهد و ناظر است. (33)
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهایی که از اموالشان (در مورد زنان) میکنند. و زنان صالح، زنانی هستند که متواضعند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ میکنند. و (اما) آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دوری نمایید! و (اگر هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه کنید! و اگر از شما پیروی کردند، راهی برای تعدی بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست.) (34)
و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگی کنند). اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک میکند; زیرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نیات همه، با خبر است). (35)
و خدا را بپرستید! و هیچچیز را همتای او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکی کنید; همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین، و واماندگان در سفر، و بردگانی که مالک آنها هستید; زیرا خداوند، کسی را که متکبر و فخر فروش است، (و از ادای حقوق دیگران سرباز میزند،) دوست نمیدارد. (36)
آنها کسانی هستند که بخل میورزند، و مردم را به بخل دعوت میکنند، و آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده، کتمان مینمایند. (این عمل، در حقیقت از کفرشان سرچشمه گرفته;) و ما برای کافران، عذاب خوارکنندهای آماده کردهایم. (37)
و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشاندادن به مردم انفاق میکنند، و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند; (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست;) و کسی که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است. (38)
چه میشد اگر آنها به خدا و روز بازپسین ایمان میآوردند، و از آنچه خدا به آنان روزی داده، (در راه او) انفاق میکردند؟! و خداوند از (اعمال و نیات) آنها آگاه است. (39)
خداوند (حتی) به اندازه سنگینی ذرهای ستم نمیکند; و اگر کار نیکی باشد، آن را دو چندان میسازد; و از نزد خود، پاداش عظیمی (در برابر آن) میدهد. (40)
حال آنها چگونه است آن روزی که از هر امتی، شاهد و گواهی (بر اعمالشان) میآوریم، و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد؟ (41)
در آن روز، آنها که کافر شدند و با پیامبر (ص) بمخالفت برخاستند، آرزو میکنند که ای کاش (خاک بودند، و) خاک آنها با زمینهای اطراف یکسان میشد (و بکلی محو و فراموش میشدند). در آن روز، (با آن همه گواهان،) سخنی را نمیتوانند از خدا پنهان کنند. (42)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه میگویید! و همچنین هنگامی که جنب هستید -مگر اینکه مسافر باشید- تا غسل کنید. و اگر بیمارید، یا مسافر، و یا «قضای حاجت» کردهاید، و یا با زنان آمیزش جنسی داشتهاید، و در این حال، آب (برای وضو یا غسل) نیافتید، با خاک پاکی تیمم کنید! (به این طریق که) صورتها و دستهایتان را با آن مسح نمایید. خداوند، بخشنده و آمرزنده است. (43)
آیا ندیدی کسانی را که بهرهای از کتاب (خدا) به آنها داده شده بود، (به جای اینکه از آن، برای هدایت خود و دیگران استفاده کنند، برای خویش) گمراهی میخرند، و میخواهند شما نیز گمراه شوید؟ (44)
خدا به دشمنان شما آگاهتر است; (ولی آنها زیانی به شما نمیرسانند.) و کافی است که خدا ولی شما باشد; و کافی است که خدا یاور شما باشد. (45)
بعضی از یهود، سخنان را از جای خود، تحریف میکنند; و (به جای اینکه بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم»)، میگویند: «شنیدیم و مخالفت کردیم! و (نیز میگویند:) بشنو! که هرگز نشنوی! و (از روی تمسخر میگویند:) راعنا ( ما را تحمیق کن! )» تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آیین خدا، طعنه زنند. ولی اگر آنها (به جای این همه لجاجت) تند: «شنیدیم و اطاعت کردیم; و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقایق را درک کنیم) سذللّه، برای آنان بهتر،و با واقعیت سازگارتر بود. ولی خداوند، آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته است; از این رو جز عده کمی ایمان نمیآورند. (46)
ای کسانی که کتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم -و هماهنگ با نشانههایی است که با شماست- ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایی را محو کنیم، سپس به پشت سر بازگردانیم، یا آنها را از رحمت خود دور سازیم، همان گونه که «اصحاب سبت» ( گروهی از تبهکاران بنی اسرائیل) را دور ساختیم; و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنی است! (47)
خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است. (48)
آیا ندیدی کسانی را که خودستایی میکنند؟! (این خود ستاییها، بیارزش است;) بلکه خدا هر کس را بخواهد، ستایش میکند; و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد. (49)
ببین چگونه بر خدا دروغ میبندند! و همین گناه آشکار، (برای مجازات آنان) کافی است. (50)
آیا ندیدی کسانی را که بهرهای از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت» و سخللّهطاغوت» ( بت و بتپرستان) ایمان میآورند، و درباره کافران میگویند: «آنها، از کسانی که ایمان آوردهاند، هدایت یافتهترند»؟! (51)
آنها کسانی هستند که خداوند، ایشان را از رحمت خود، دور ساخته است; و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، یاوری برای او نخواهی یافت. (52)
آیا آنها ( یهود) سهمی در حکومت دارند (که بخواهند چنین داوری کنند)؟ در حالی که اگر چنین بود، (همه چیز را در انحصار خود میگرفتند،) و کمترین حق را به مردم نمیدادند. (53)
یا اینکه نسبت به مردم ( پیامبر و خاندانش)، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد میورزند؟ ما به آل ابراهیم، (که یهود از خاندان او هستند نیز،) کتاب و حکمت دادیم; و حکومت عظیمی در اختیار آنها ( پیامبران بنی اسرائیل) قرار دادیم. (54)
ولی جمعی از آنها به آن ایمان آوردند; و جمعی راه (مردم را) بر آن بستند. و شعله فروزان آتش دوزخ، برای آنها کافی است! (55)
کسانی که به آیات ما کافر شدند، بزودی آنها را در آتشی وارد میکنیم که هرگاه پوستهای تنشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد)، پوستهای دیگری به جای آن قرار میدهیم، تا کیفر (الهی) را بچشند. خداوند، توانا و حکیم است (و روی حساب، کیفر میدهد). (56)
و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، بزودی آنها را در باغهایی از بهشت وارد میکنیم که نهرها از زیر درختانش جاری است; همیشه در آن خواهند ماند; و همسرانی پاکیزه برای آنها خواهد بود; و آنان را در سایههای گسترده (و فرح بخش) جای میدهیم. (57)
خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما میدهد! خداوند، شنوا و بیناست. (58)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر ( اوصیای پیامبر) را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است. (59)
آیا ندیدی کسانی را که گمان میکنند به آنچه (از کتابهای آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آوردهاند، ولی میخواهند برای داوری نزد طاغوت و حکام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. اما شیطان میخواهد آنان را گمراه کند، و به بیراهههای دور دستی بیفکند. (60)
و هنگامی که به آنها گفته شود: «به سوی آنچه خداوند نازل کرده، و به سوی پیامبر بیایید سذللّه، منافقان را میبینی که (از قبول دعوت) تو، اعراض میکنند! (61)
پس چگونه وقتی به خاطر اعمالشان، گرفتار مصیبتی میشوند، سپس به سراغ تو میآیند، سوگند یاد میکنند که منظور (ما از بردن داوری نزد دیگران)، جز نیکی کردن و توافق (میان طرفین نزاع،) نبوده است؟! (62)
آنها کسانی هستند که خدا، آنچه را در دل دارند، میداند. از (مجازات) آنان صرف نظر کن! و آنها را اندرز ده! و با بیانی رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما! (63)
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند)، به نزد تو میآمدند; و از خدا طلب آمرزش میکردند; و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد; خدا را توبه پذیر و مهربان مییافتند. (64)
به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند; و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند; و کاملا تسلیم باشند. (65)
اگر (همانند بعضی از امتهای پیشین،) به آنان دستور میدادیم: «یکدیگر را به قتل برسانید سذللّه، و یا: «از وطن و خانه خود، بیرون روید»، تنها عده کمی از آنها عمل میکردند! و اگر اندرزهایی را که به آنان داده میشد انجام میدادند، برای آنها بهتر بود; و موجب تقویت ایمان آنها میشد. (66)
و در این صورت، پاداش بزرگی از ناحیه خود به آنها میدادیم. (67)
و آنان را به راه راست، هدایت میکردیم. (68)
و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده; از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان; و آنها رفیقهای خوبی هستند! (69)
این موهبتی از ناحیه خداست. و کافی است که او، (از حال بندگان، و نیات و اعمالشان) آگاه است. (70)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دستههای متعدد، یا بصورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و هر مکان،) به سوی دشمن حرکت نمایید! (71)
در میان شما، افرادی (منافق) هستند، که (هم خودشان سست میباشند، و هم) دیگران را به سستی میکشانند; اگر مصیبتی به شما برسد، میگویند: «خدا به ما نعمت داد که با مجاهدان نبودیم، تا شاهد (آن مصیبت) باشیم!» (72)
و اگر غنیمتی از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اینکه هرگز میان شما و آنها دوستی و مودتی نبوده، میگویند: «ای کاش ما هم با آنها بودیم، و به رستگاری (و پیروزی) بزرگی میرسیدیم!» (73)
کسانی که زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند، باید در راه خدا پیکار کنند!و آن کس که در راه خدا پیکار کند، و کشته شود یا پیروز گردد، پاداش بزرگی به او خواهیم داد. (74)
چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران)تضعیف شدهاند، پیکار نمیکنید؟! همان افراد (ستمدیدهای) که میگویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما! (75)
کسانی که ایمان دارند، در راه خدا پیکار میکنند; و آنها که کافرند، در راه طاغوت ( بت و افراد طغیانگر). پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است. (76)
آیا ندیدی کسانی را که (در مکه) به آنها گفته شد: «فعلا) دست از جهاد بدارید! و نماز را برپا کنید! و زکات بپردازید!» (اما آنها از این دستور، ناراحت بودند)، ولی هنگامی که (در مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعی از آنان، از مردم میترسیدند، همان گونه که از خدا میترسند، بلکه بیشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرر داشتی؟! چرا این فرمان را تا زمان نزدیکی تاخیر نینداختی؟!» به آنها بگو: «سرمایه زندگی دنیا، ناچیز است!و سرای آخرت، برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شکاف هسته خرمایی، به شما ستم نخواهد شد! (77)
هر جا باشید، مرگ شما را درمییابد; هر چند در برجهای محکم باشید! و اگر به آنها ( منافقان) حسنه (و پیروزی) برسد، میگویند: «این، از ناحیه خداست.»و اگر سیئه (و شکستی) برسد، میگویند: «این، از ناحیه توست.» بگو: «همه اینها از ناحیه خداست.» پس چرا این گروه حاضر نیستند سخنی را درک کنند؟! (78)
(آری،) آنچه از نیکیها به تو میرسد، از طرف خداست; و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست. و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم; و گواهی خدا در این باره، کافی است! (79)
کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده; و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم (و در برابر او، مسؤول نیستی). (80)
آنها در حضور تو میگویند: «فرمانبرداریم»; اما هنگامی که از نزد تو بیرون میروند، جمعی از آنان بر خلاف گفتههای تو، جلسات سری شبانه تشکیل میدهند; آنچه را در این جلسات میگویند، خداوند مینویسد. اعتنایی به آنها نکن! (و از نقشههای آنان وحشت نداشته باش!) و بر خدا توکل کن! کافی است که او یار و مدافع تو باشد. (81)
آیا درباره قرآن نمیاندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن مییافتند. (82)
و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع میسازند; در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشههای مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی میکردید (و گمراه میشدید). (83)
در راه خدا پیکار کن! تنها مسؤول وظیفه خود هستی! و مؤمنان را (بر این کار،) تشویق نما! امید است خداوند از قدرت کافران جلوگیری کند (حتی اگر تنها خودت به میدان بروی)! و خداوند قدرتش بیشتر، و مجازاتش دردناکتر است. (84)
کسی که شفاعت ( تشویق و کمک) به کار نیکی کند، نصیبی از آن برای او خواهد بود; و کسی که شفاعت ( تشویق و کمک) به کار بدی کند، سهمی از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چیز است. (85)
هرگاه به شما تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید; یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید! خداوند حساب همه چیز را دارد. (86)
خداوند، معبودی جز او نیست! و به یقین، همه شما را در روز رستاخیز -که شکی در آن نیست- جمع میکند! و کیست که از خداوند، راستگوتر باشد؟ (87)
چرا درباره منافقین دو دسته شدهاید؟! (بعضی جنگ با آنها را ممنوع، و بعضی مجاز میدانید.) در حالی که خداوند بخاطر اعمالشان، (افکار) آنها را کاملا وارونه کرده است! آیا شما میخواهید کسانی را که خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه کرده، هدایت کنید؟! در حالی که هر کس را خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت. (88)
آنان آرزو میکنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید، و مساوی یکدیگر باشید. بنابر این، از آنها دوستانی انتخاب نکنید، مگر اینکه (توبه کنند، و) در راه خدا هجرت نمایند. هرگاه از این کار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضد شما ادامه دهند،) هر جا آنها را یافتید، اسیر کنید! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانید! و از میان آنها، دوست و یار و یاوری اختیار نکنید!. (89)
مگر آنها که با همپیمانان شما، پیمان بستهاند;یا آنها که به سوی شما میآیند، و از پیکار با شما، یا پیکار با قوم خود ناتوان شدهاند; (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانایی مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلط میکند تا با شما پیکار کنند. پس اگر از شما کنارهگیری کرده و با شما پیکار ننمودند، (بلکه) پیشنهاد صلح کردند، خداوند به شما اجازه نمیدهد که متعرض آنان شوید. (90)
بزودی جمعیت دیگری را مییابید که میخواهند هم از ناحیه شما در امان باشند، و هم از ناحیه قوم خودشان (که مشرکند. لذا نزد شما ادعای ایمان میکنند; ولی) هر زمان آنان را به سوی فتنه (و بت پرستی) بازگردانند، با سر در آن فرو میروند! اگر از درگیری با شما کنار نرفتند و پیشنهاد صلح نکردند و دست از شما نکشیدند، آنها را هر جا یافتید اسیر کنید و (یا) به قتل برسانید! آنها کسانی هستند که ما برای شما، تسلط آشکاری نسبت به آنان قرار دادهایم. (91)
هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند; (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را از روی خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد; مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهی باشد که دشمنان شما هستند (و کافرند)، ولی مقتول باایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها لازم نیست). و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است، باید خونبهای او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که دسترسی (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پی در پی روزه میگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهی است. و خداوند، دانا و حکیم است. (92)
و هر کس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است; در حالی که جاودانه در آن میماند; و خداوند بر او غضب میکند; و او را از رحمتش دور میسازد; و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است. (93)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که در راه خدا گام میزنید (و به سفری برای جهاد میروید)، تحقیق کنید! و بخاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا (و غنایمی) به دست آورید، به کسی که اظهار صلح و اسلام میکند نگویید: «مسلمان نیستی» زیرا غنیمتهای فراوانی (برای شما) نزد خداست. شما قبلا چنین بودید; و خداوند بر شما منت نهاد (و هدایت شدید).پس، (بشکرانه این نعمت بزرگ،) تحقیق کنید! خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است. (94)
(هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان ( ترککنندگان جهاد) برتری مهمی بخشیده; و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است. (95)
درجات (مهمی) از ناحیه خداوند، و آمرزش و رحمت (نصیب آنان میگردد); و (اگر لغزشهایی داشتهاند،) خداوند آمرزنده و مهربان است. (96)
کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صف کفار جای داشتید؟!)» گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها ( فرشتگان) گفتند: «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها (عذری نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدی دارند. (97)
مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که براستی تحت فشار قرار گرفتهاند (و حقیقتا مستضعفند); نه چارهای دارند، و نه راهی (برای نجات از آن محیط آلوده) مییابند. (98)
ممکن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد; و خداوند، عفو کننده و آمرزنده است. (99)
کسی که در راه خدا هجرت کند، جاهای امن فراوان و گستردهای در زمین مییابد. و هر کس بعنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست; و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (100)
هنگامی که سفر میکنید، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید; زیرا کافران، برای شما دشمن آشکاری هستند. (101)
و هنگامی که در میان آنها باشی، و (در میدان جنگ) برای آنها نماز را برپا کنی، باید دستهای از آنها با تو (به نماز) برخیزند، و سلاحهایشان را با خود برگیرند; و هنگامی که سجده کردند (و نماز را به پایان رساندند)، باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند، و آن دسته دیگر که نماز نخواندهاند (و مشغول پیکار بودهاند)، بیایند و با تو نماز بخوانند; آنها باید وسایل دفاعی و سلاحهایشان (را در حال نماز) با خود حمل کنند; (زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاحها و متاعهای خود غافل شوید و یکباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتید، و یا بیمار (و مجروح )هستید، مانعی ندارد که سلاحهای خود را بر زمین بگذارید; ولی وسایل دفاعی (مانند زره و خود را) با خود بردارید خداوند، عذاب خوارکنندهای برای کافران فراهم ساخته است. (102)
و هنگامی که نماز را به پایان رساندید، خدا را یاد کنید; ایستاده، و نشسته، و در حالی که به پهلو خوابیدهاید! و هرگاه آرامش یافتید (و حالت ترس زایل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهید، زیرا نماز، وظیفه ثابت و معینی برای مؤمنان است! (103)
و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج میبینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج میبینند; ولی شما امیدی از خدا دارید که آنها ندارند; و خداوند، دانا و حکیم است. (104)
ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم; تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنی; و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی! (105)
و از خداوند، طلب آمرزش نما! که خداوند، آمرزنده و مهربان است. (106)
و از آنها که به خود خیانت کردند، دفاع مکن! زیرا خداوند، افراد خیانتپیشه گنهکار را دوست ندارد. (107)
آنها زشتکاری خود را از مردم پنهان میدارند; اما از خدا پنهان نمیدارند، و هنگامی که در مجالس شبانه، سخنانی که خدا راضی نبود میگفتند، خدا با آنها بود، خدا به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد. (108)
آری، شما همانا هستید که در زندگی این جهان، از آنان دفاع کردید! اما کیست که در برابر خداوند، در روز رستاخیز از آنها دفاع کند؟! یا چه کسی است که وکیل و حامی آنها باشد؟! (109)
کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت. (110)
و کسی که گناهی مرتکب شود، به زیان خود مرتکب شده; خداوند، دانا و حکیم است. (111)
و کسی که خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بیگناهی را متهم سازد، بار بهتان و گناه آشکاری بر دوش گرفته است. (112)
اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهی از آنان تصمیم داشتند تو را گمراه کنند; اما جز خودشان را گمراه نمیکنند; و هیچگونه زیانی به تو نمیرسانند. و خداوند، کتاب و حکمت بر تو نازل کرد; و آنچه را نمیدانستی، به توآموخت; و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. (113)
در بسیاری از سخنان درگوشی (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودی نیست; مگر کسی که (به این وسیله،) امر به کمک به دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند; و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد. (114)
کسی که بعد از آشکار شدن حق، با پیامبر مخالفت کند، و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، ما او را به همان راه که میرود میبریم; و به دوزخ داخل میکنیم; و جایگاه بدی دارد. (115)
خداوند، شرک به او را نمیآمرزد; (ولی) کمتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میآمرزد. و هر کس برای خدا همتایی قرار دهد، در گمراهی دوری افتاده است. (116)
آنچه غیر از خدا میخوانند، فقط بتهایی است (بیروح)، که هیچ اثری ندارد; و (یا) شیطان سرکش و ویرانگر است. (117)
خدا او را از رحمت خویش دور ساخته; و او گفته است: «از بندگان تو، سهم معینی خواهم گرفت! (118)
و آنها را گمراه میکنم! و به آرزوها سرگرم میسازم! و به آنان دستور میدهم که (اعمال خرافی انجام دهند، و) گوش چهارپایان را بشکافند، و آفرینش پاک خداییرا تغییر دهند! (و فطرت توحید را به شرک بیالایند!)» و هر کس، شیطان را به جای خدا ولی خود برگزیند، زیان آشکاری کرده است. (119)
شیطان به آنها وعدهها(ی دروغین) میدهد; و به آرزوها، سرگرم میسازد; در حالی که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمیدهد. (120)
آنها ( پیروان شیطان) جایگاهشان جهنم است; و هیچ راه فراری ندارند. (121)
و کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند، بزودی آن را در باغهایی از بهشت وارد میکنیم که نهرها از زیر درختانش جاری است; جاودانه در آن خواهند ماند. وعده حق خداوند است و کیست که در گفتار و وعدههایش، از خدا صادقتر باشد؟! (122)
(فضیلت و برتری) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست; هر کس عمل بدی انجام دهد، کیفر داده میشود; و کسی را جز خدا، ولی و یاور خود نخواهد یافت. (123)
و کسی که چیزی از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که ایمان داشته باشد، چنان کسانی داخل بهشت میشوند; و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد. (124)
دین و آیین چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کند، و نیکوکار باشد، و پیرو آیین خالص و پاک ابراهیم گردد؟ و خدا ابراهیم را به دوستی خود، انتخاب کرد. (125)
آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست; و خداوند به هر چیزی احاطه دارد. (126)
از تو درباره حکم زنان سؤال میکنند; بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ می دهد: آنچه در قرآن درباره زنان یتیمی که حقوقشان را به آنها نمیدهید، و میخواهید با آنها ازدواج کنید، و نیز آنچه درباره کودکان صغیر و ناتوان برای شما بیان شده است، (قسمتی از سفارشهای خداوند در این زمینه میباشد; و نیز به شما سفارش میکند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید! و آنچه از نیکیها انجام میدهید; خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته میدهد). (127)
و اگر زنی، از طغیان و سرکشی یا اعراض شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند (و زن یا مرد، از پارهای از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نماید.) و صلح، بهتر است; اگر چه مردم (طبق غریزه حب ذات، در این گونه موارد) بخل میورزند. و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید (و بخاطر صلح، گذشت نمایید)، خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد). (128)
شما هرگز نمیتوانید (از نظر محبت قلبی) در میان زنان، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید! ولی تمایل خود را بکلی متوجه یک طرف نسازید که دیگری را بصورت زنی که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگاری پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است. (129)
(اما) اگر (راهی برای اصلاح در میان خود نیابند، و) از هم جدا شوند، خداوند هر کدام از آنها را با فضل و کرم خود، بینیاز میکند; و خداوند، دارای فضل و کرم، و حکیم است. (130)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن خداست. و ما به کسانی که پیش از شما، کتاب آسمانی به آنها داده شده بود، سفارش کردیم، (همچنین) به شما (نیز) سفارش میکنیم که از (نافرمانی) خدا بپرهیزید! و اگر کافر شوید، (به خدا زیانی نمیرسد; زیرا) برای خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، و خداوند، بینیاز و ستوده است. (131)
برای خداست آنچه در آسمانها و زمین است; و کافی است که خدا، حافظ و نگاهبان آنها باشد. (132)
ای مردم! اگر او بخواهد، شما را از میان میبرد و افراد دیگری را (به جای شما) می آورد، و خداوند، بر این کار تواناست. (133)
کسانی که پاداش دنیوی بخواهند، (و در قید نتایج معنوی و اخروی نباشند، در اشتباهند; زیرا) پاداش دنیا و آخرت نزد خداست; و خداوند، شنوا و بیناست. (134)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! کاملا قیام به عدالت کنید! برای خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد! (چرا که) اگر آنها غنی یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنابراین، از هوی و هوس پیروی نکنید; که از حق، منحرف خواهید شد! و اگر حق را تحریف کنید، و یا از اظهار آن، اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است. (135)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعی) بیاورید کسی که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است. (136)
کسانی که ایمان آوردند، سپس کافر شدند، باز هم ایمان آوردند، و دیگربار کافر شدند، سپس بر کفر خود افزودند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید، و آنها را به راه (راست) هدایت نخواهد کرد. (137)
به منافقان بشارت ده که مجازات دردناکی در انتظار آنهاست! (138)
همانها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب میکنند. آیا عزت و آبرو نزد آنان میجویند؟ با اینکه همه عزتها از آن خداست؟! (139)
و خداوند (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده که هرگاه بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزا میکنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع میکند. (140)
منافقان همانها هستند که پیوسته انتظار میکشند و مراقب شما هستند; اگر فتح و پیروزی نصیب شما گردد، میگویند: مگر ما با شما نبودیم؟ (پس ما نیز در افتخارات و غنایم شریکیم!) ; سخللّهو اگر بهرهای نصیب کافران گردد، به آنان میگویند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسلیم در برابر مؤمنان، تشویق نمیکردیم؟ (پس با شما شریک خواهیم بود!)» خداوند در روز رستاخیز، میان شما داوری میکند; و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است. (141)
منافقان میخواهند خدا را فریب دهند; در حالی که او آنها را فریب میدهد; و هنگامی که به نماز برمیخیزند، با کسالت برمیخیزند; و در برابر مردم ریا میکنند; و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند! (142)
نم نم آنها افراد بیهدفی هستند که نه سوی اینها، و نه سوی آنهایند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف کافران!) و هر کس را خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت. (143)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! غیر از مؤمنان، کافران را ولی و تکیهگاه خود قرار ندهید! آیا میخواهید (با این عمل،) دلیل آشکاری بر ضد خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟! (144)
منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند; و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنابر این، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید!) (145)
مگر آنها که توبه کنند، و جبران و اصلاح نمایند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دین خود را برای خدا خالص کنند; آنها با مؤمنان خواهند بود; و خداوند به افراد باایمان، پاداش عظیمی خواهد داد. (146)
خدا چه نیازی به مجازات شما دارد اگر شکرگزاری کنید و ایمان آورید؟ خدا شکرگزار و آگاه است. (اعمال و نیات شما را میداند، و به اعمال نیک، پاداش نیک می دهد.) (147)
خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها(ی دیگران) را اظهار کند; مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست. (148)
اگر نیکیها را آشکار یا مخفی سازید، و از بدیها گذشت نمایید، خداوند بخشنده و تواناست (و با اینکه قادر بر انتقام است، عفو و گذشت میکند). (149)
کسانی که خدا و پیامبران او را انکار میکنند، و میخواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و میگویند: «به بعضی ایمان میآوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و میخواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند... (150)
آنها کافران حقیقیاند; و برای کافران، مجازات خوارکنندهای فراهم ساختهایم. (151)
(ولی) کسانی که به خدا و رسولان او ایمان آورده، و میان احدی از آنها فرق نمیگذارند، پاداششان را خواهد داد; خداوند، آمرزنده و مهربان است. (152)
اهل کتاب از تو میخواهند کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی; (در حالی که این یک بهانه است;) آنها از موسی، بزرگتر از این را خواستند، و گفتند: «خدا را آشکارا به ما نشان ده! سذللّه و بخاطر این ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت. سپس گوساله (سامری) را، پس از آن همه دلایل روشن که برای آنها آمد، (به خدایی) انتخاب کردند، ولی ما از آن درگذشتیم (و عفو کردیم) و به موسی، برهان آشکاری دادیم. (153)
و کوه طور را بر فراز آنها برافراشتیم; و در همان حال از آنها پیمان گرفتیم، و به آنها گفتیم: سخللّه(برای توبه،) از در (بیت المقدس) با خضوع درآیید!» و (نیز) گفتیم: «روز شنبه تعدی نکنید (و دست از کار بکشید!)» و از آنان (در برابر همه اینها،) پیمان محکمی گرفتیم. (154)
(ولی) بخاطر پیمانشکنی آنها، و انکار آیات خدا، و کشتن پیامبران بناحق، و بخاطر اینکه (از روی استهزا) میگفتند: «بر دلهای ما، پرده افکنده (شده و سخنان پیامبر را درک نمیکنیم! سذللّه رانده درگاه خدا شدند.) آری، خداوند بعلت کفرشان، بر دلهای آنها مهر زده; که جز عده کمی (که راه حق میپویند و لجاج ندارند،) ایمان نمیآورند. (155)
و (نیز) بخاطر کفرشان، و تهمت بزرگی که بر مریم زدند. (156)
و گفتارشان که: «ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!» در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند; لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند; و قطعا او را نکشتند! (157)
بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد. و خداوند، توانا و حکیم است. (158)
و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر اینکه پیش از مرگش به او ( حضرت مسیح) ایمان میآورد; و روز قیامت، بر آنها گواه خواهد بود. (159)
بخاطر ظلمی که از یهود صادر شد، و (نیز) بخاطر جلوگیری بسیار آنها از راه خدا، بخشی از چیزهای پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم. (160)
و (همچنین) بخاطر ربا گرفتن، در حالی که از آن نهی شده بودند; و خوردن اموال مردم بباطل; و برای کافران آنها، عذاب دردناکی آماده کردهایم. (161)
ولی راسخان در علم از آنها، و مؤمنان (از امت اسلام،) به تمام آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان میآورند. (همچنین) نمازگزاران و زکاتدهندگان و ایمانآورندگان به خدا و روز قیامت، بزودی به همه آنان پاداش عظیمی خواهیم داد. (162)
ما به تو وحی فرستادیم; همان گونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم; و (نیز) به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط ( بنی اسرائیل) و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی نمودیم; و به داوود زبور دادیم. (163)
و پیامبرانی که سرگذشت آنها را پیش از این، برای تو باز گفتهایم; و پیامبرانی که سرگذشت آنها را بیان نکردهایم; و خداوند با موسی سخن گفت. (و این امتیاز، از آن او بود.) (164)
آ آ پیامبرانی که بشارتدهنده و بیمدهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود;) و خداوند، توانا و حکیم است. (165)
ولی خداوند گواهی میدهد به آنچه بر تو نازل کرده; که از روی علمش نازل کرده است، و فرشتگان (نیز) گواهی میدهند; هر چند گواهی خدا کافی است. (166)
کسانی که کافر شدند، و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، در گمراهی دوری گرفتار شدهاند. (167)
کسانی که کافر شدند، و (به خود و دیگران) ستم کردند، هرگز خدا آنها را نخواهد بخشید، و آنان را به هیچ راهی هدایت نخواهد کرد، (168)
مگر به راه دوزخ! که جاودانه در آن خواهند ماند; و این کار برای خدا آسان است! (169)
ای مردم! پیامبر(ی که انتظارش را میکشیدید،) حق را از جانب پروردگارتان آورد; به او ایمان بیاورید که برای شما بهتر است! و اگر کافر شوید، (به خدا زیانی نمی رسد، زیرا) آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، و خداوند، دانا و حکیم است. (170)
ای اهل کتاب! در دین خود، غلو (و زیاده روی) نکنید! و در باره خدا، غیر از حق نگویید! مسیح عیسی بن مریم فقط فرستاده خدا، و کلمه (و مخلوق) اوست، که او را به مریم القا نمود; و روحی (شایسته) از طرف او بود. بنابر این، به خدا و پیامبران او، ایمان بیاورید! و نگویید: «(خداوند) سهگانه است!» (از این سخن) خودداری کنید که برای شما بهتر است! خدا، تنها معبود یگانه است; او منزه است که فرزندی داشته باشد; (بلکه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمین است; و برای تدبیر و سرپرستی آنها، خداوند کافی است. (171)
هرگز مسیح از این ابا نداشت که بنده خدا باشد; و نه فرشتگان مقرب او (از این ابا دارند). و آنها که از عبودیت و بندگی او، روی برتابند و تکبر کنند، بزودی همه آنها را (در قیامت) نزد خود جمع خواهد کرد. (172)
اما آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور کامل خواهد داد; و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را که ابا کردند و تکبر ورزیدند، مجازات دردناکی خواهد کرد; و برای خود، غیر از خدا، سرپرست و یاوری نخواهند یافت. (173)
ای مردم! دلیل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد; و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم. (174)
اما آنها که به خدا ایمان آوردند و به (آن کتاب آسمانی) چنگ زدند، بزودی همه را در رحمت و فضل خود، وارد خواهد ساخت; و در راه راستی، به سوی خودش هدایت میکند. (175)
از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال میکنند، بگو: «خداوند، حکم کلاله (خواهر و برادر) را برای شما بیان میکند: اگر مردی از دنیا برود، که فرزند نداشته باشد، و برای او خواهری باشد، نصف اموالی را که به جا گذاشته، از او (ارث) میبرد; و (اگر خواهری از دنیا برود، وارث او یک برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث میبرد، در صورتی که (میت) فرزند نداشته باشد; و اگر دو خواهر (از او) باقی باشند دو سوم اموال را میبرند; و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را میان خود تقسیم میکنند; و) برای هر مذکر، دو برابر سهم مؤنث است. خداوند (احکام خود را) برای شما بیان میکند تا گمراه نشوید; و خداوند به همه چیز داناست. سذللّه (176)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
از تو درباره انفال ( غنایم، و هرگونه مال بدون مالک مشخص) سؤال میکنند ; بگو: «انفال مخصوص خدا و پیامبر است; پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و خصومتهایی را که در میان شماست، آشتی دهید! و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید! (1)
مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد; و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد; و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. (2)
آنها که نماز را برپا میدارند; و از آنچه به آنها روزی دادهایم، انفاق میکنند. (3)
(آری،) مؤمنان حقیقی آنها هستند; برای آنان درجاتی (مهم) نزد پروردگارشان است; و برای آنها، آمرزش و روزی بینقص و عیب است. (4)
همانگونه که خدا تو را بحق از خانه (به سوی میدان بدر،) بیرون فرستاد، در حالی که گروهی از مؤمنان ناخشنود بودند (;ولی سرانجامش پیروزی بود! ناخشنودی عدهای از چگونگی تقسیم غنایم بدر نیز چنین است)! (5)
آنها پس از روشن شدن حق، باز با تو مجادله میکردند; (و چنان ترس و وحشت آنها را فراگرفته بود، که) گویی به سوی مرگ رانده میشوند، و آن را با چشم خود مینگرند! (6)
و (به یاد آرید) هنگامی را که خداوند به شما وعده داد که یکی از دو گروه ( کاروان تجاری قریش، یا لشکر مسلح آنها) نصیب شما خواهد بود; و شما دوست میداشتید که کاروان (غیر مسلح) برای شما باشد (و بر آن پیروز شوید); ولی خداوند میخواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند; (از این رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزی بزرگ نصیبتان شد.) (7)
تا حق را تثبیت کند، و باطل را از میان بردارد، هر چند مجرمان کراهت داشته باشند. (8)
(به خاطر بیاورید) زمانی را (که از شدت ناراحتی در میدان بدر،) از پروردگارتان کمک میخواستید; و او خواسته شما را پذیرفت (و گفت): من شما را با یکهزار از فرشتگان، که پشت سر هم فرود میآیند، یاری میکنم. (9)
ولی خداوند، این را تنها برای شادی و اطمینان قلب شما قرار داد; وگرنه، پیروزی جز از طرف خدا نیست; خداوند توانا و حکیم است! (10)
و (یاد آورید) هنگامی را که خواب سبکی که مایه آرامش از سوی خدا بود، شما را فراگرفت; و آبی از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک کند; و پلیدی شیطان را از شما دور سازد; و دلهایتان را محکم، و گامها را با آن استوار دارد! (11)
و (به یاد آر) موقعی را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: «من با شما هستم; کسانی را که ایمان آوردهاند، ثابت قدم دارید! بزودی در دلهای کافران ترس و وحشت میافکنم; ضربهها را بر بالاتر از گردن (بر سرهای دشمنان) فرود آرید! و همه انگشتانشان را قطع کنید! (12)
این بخاطر آن است که آنها با خدا و پیامبرش (ص) دشمنی ورزیدند; و هر کس با خدا و پیامبرش دشمنی کند، (کیفر شدیدی میبیند;) و خداوند شدید العقاب است! (13)
این (مجازات دنیا) را بچشید! و برای کافران، مجازات آتش (در جهان دیگر) خواهد بود! (14)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که با انبوه کافران در میدان نبرد روبهرو شوید، به آنها پشت نکنید (و فرار ننمایید)! (15)
و هر کس در آن هنگام به آنها پشت کند -مگر آنکه هدفش کنارهگیری از میدان برای حمله مجدد، و یا به قصد پیوستن به گروهی (از مجاهدان) بوده باشد- (چنین کسی) به غضب خدا گرفتار خواهد شد; و جایگاه او جهنم، و چه بد جایگاهی است! (16)
این شما نبودید که آنها را کشتید; بلکه خداوند آنها را کشت! واین تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی; بلکه خدا انداخت! و خدا میخواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند; خداوند شنوا و داناست. (17)
سرنوشت مؤمنان و کافران، همان بود که دیدید! و خداوند سستکننده نقشههای کافران است. (18)
اگر شما فتح و پیروزی میخواهید، پیروزی به سراغ شما آمد! و اگر (از مخالفت) خودداری کنید، برای شما بهتر است! و اگر بازگردید، ما هم باز خواهیم گشت; و جمعیت شما هر چند زیاد باشد، شما را (از یاری خدا) بینیاز نخواهد کرد; و خداوند با مؤمنان است! (19)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و پیامبرش را اطاعت کنید; و سرپیچی ننمایید در حالی که (سخنان او را) میشنوید! (20)
و همانند کسانی نباشید که میگفتند: «شنیدیم!» ولی در حقیقت نمیشنیدند! (21)
بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمیکنند. (22)
و اگر خداوند خیری در آنها میدانست، (حرف حق را) به گوش آنها میرساند; ولی (با این حال که دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپیچی کرده و روگردان میشوند. (23)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابتکنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید! (24)
و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمیرسد; (بلکه همه را فرا خواهد گرفت; چرا که دیگران سکوت اختیار کردند.) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد! (25)
و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روی زمین، گروهی کوچک و اندک و زبون بودید; آنچنان که میترسیدید مردم شما را بربایند! ولی او شما را پناه داد; و با یاری خود تقویت کرد; و از روزیهای پاکیزه بهرهمند ساخت; شاید شکر نعمتش را بجا آورید! (26)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که میدانید (این کار، گناه بزرگی است)! (27)
و بدانید اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش است; و (برای کسانی که از عهده امتحان برآیند،) پاداش عظیمی نزد خداست! (28)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیلهای جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمیدهد; (روشنبینی خاصی که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت;) و گناهانتان را میپوشاند; و شما را میزمرزد; و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است! (29)
(به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه میکشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکه) خارج سازند; آنها چاره میاندیشیدند (و نقشه میکشیدند)، و خداوند هم تدبیر میکرد; و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است! (30)
و هنگامی که آیات ما بر آنها خوانده میشود، میگویند: «شنیدیم; (چیز مهمی نیست;) ما هم اگر بخواهیم مثل آن را میگوییم; اینها همان افسانههای پیشینیان است!» (ولی دروغ میگویند، و هرگز مثل آن را نمیآورند.) (31)
و (به خاطر بیاور) زمانی را که گفتند: «پروردگارا! اگر این حق است و از طرف توست، بارانی از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! یا عذاب دردناکی برای ما بفرست!» (32)
ولی (ای پیامبر!) تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد; و (نیز) تا استغفار میکنند، خدا عذابشان نمیکند. (33)
چرا خدا آنها را مجازات نکند، با اینکه از (عبادت موحدان در کنار) مسجد الحرام جلوگیری میکنند در حالی که سرپرست آن نیستند؟! سرپرست آن، فقط پرهیزگارانند; ولی بیشتر آنها نمیدانند. (34)
(آنها که مدعی هستند ما هم نماز داریم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چیزی جز «سوت کشیدن سذللّه «کف زدن» نبود; پس بچشید عذاب (الهی) را بخاطر کفرتان! (35)
آنها که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج میکنند; آنان این اموال را (که برای به دست آوردنش زحمت کشیدهاند، در این راه) مصرف میکنند، اما مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد; و سپس شکست خواهند خورد; و (در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد. (36)
(اینها همه) بخاطر آن است که خداوند (میخواهد) ناپاک را از پاک جدا سازد، و ناپاکها را روی هم بگذارد، و همه را متراکم سازد، و یکجا در دوزخ قرار دهد; و اینها هستند زیانکاران! (37)
به آنها که کافر شدند بگو: «چنانچه از مخالفت باز ایستند، (و ایمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد; و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جاری میشود (;و حکم نابودی آنان صادر میگردد). (38)
و با آنها پیکار کنید، تا فتنه ( شرک و سلب آزادی) برچیده شود، و دین (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آنها (از راه شرک وفساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خودداری کنند، (خداوند آنها را میپذیرد;) خدا به آنچه انجام میدهند بیناست. (39)
و اگر سرپیچی کنند، بدانید (ضرری به شما نمیرسانند;) خداوند سرپرست شماست! چه سرپرست خوبی! و چه یاور خوبی! (40)
بدانید هرگونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا، و برای پیامبر، و برای ذیالقربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروه (باایمان و بیایمان) ( روز جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان آوردهاید; و خداوند بر هر چیزی تواناست! (41)
در آن هنگام که شما در طرف پایین بودید، و آنها در طرف بالا; (و دشمن بر شما برتری داشت;) و کاروان (قریش)، پایین تر از شما بود; (و وضع چنان سخت بود که) اگر با یکدیگر وعده میگذاشتید (که در میدان نبرد حاضر شوید)، در انجام وعده خود اختلاف میکردید; ولی (همه اینها) برای آن بود که خداوند، کاری را که میبایست انجام شود، تحقق بخشد; تا آنها که هلاک (و گمراه) میشوند، از روی اتمام حجت باشد; و آنها که زنده میشوند (و هدایت مییابند) ، از روی دلیل روشن باشد; و خداوند شنواو داناست. (42)
در آن هنگام که خداوند تعداد آنها را در خواب به تو کم نشان داد; و اگر فراوان نشان میداد، مسلما سست میشدید; و (درباره شروع جنگ با آنها) کارتان به اختلاف میکشید; ولی خداوند (شما را از شر اینها) سالم نگه داشت; خداوند به آنچه درون سینههاست، داناست. (43)
و در آن هنگام (که در میدان نبرد،) با هم روبهرو شدید، آنها را به چشم شما کم نشان میداد; و شما را (نیز) به چشم آنها کم مینمود; تا خداوند، کاری را که میبایست انجام گیرد، صورت بخشد; (شما نترسید و اقدام به جنگ کنید، آنها هم وحشت نکنند و حاضر به جنگ شوند، و سرانجام شکست بخورند!) و همه کارها به خداوند باز میگردد. (44)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید! (45)
و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است! (46)
و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند; و (مردم را) از راه خدا بازمیداشتند; (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل میکنند، احاطه (و آگاهی) دارد! (47)
و (به یاد آور) هنگامی را که شیطان، اعمال آنها ( مشرکان) را در نظرشان جلوه داد، و گفت: سخللّهامروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نمیگردد! و من، همسایه (و پناهدهنده) شما هستم!» اما هنگامی که دو گروه (کافران، و مؤمنان مورد حمایت فرشتگان) در برابر یکدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پیروانم) بیزارم! من چیزی میبینم که شما نمیبینید; من از خدا میترسم، خداوند شدیدالعقاب است!» (48)
و هنگامی را که منافقان، و آنها که در دلهایشان بیماری است میگفتند: «این گروه (مسلمانان) را دینشان مغرور ساخته است.» (آنها نمیدانستند که) هر کس بر خدا توکل کند، (پیروز میگردد;) خداوند قدرتمند و حکیم است! (49)
و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند:) بچشید عذاب سوزنده را (،به حال آنان تاسف خواهی خورد)! (50)
این، در مقابل کارهایی است که از پیش فرستادهاید; و خداوند نسبت به بندگانش، هرگز ستم روا نمیدارد! (51)
(حال این گروه مشرکان،) همانند حال نزدیکان فرعون، و کسانی است که پیش از آنان بودند; آنها آیات خدا را انکار کردند; خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد; خداوند قوی، و کیفرش شدید است (52)
این، بخاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمیدهد; جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند; و خداوند، شنوا و داناست! (53)
این، (درست) شبیه (حال) فرعونیان و کسانی است که پیش از آنها بودند; آیات پروردگارشان را تکذیب کردند; ما هم بخاطر گناهانشان، آنها را هلاک کردیم، و فرعونیان را غرق نمودیم; و همه آنها ظالم (و ستمگر) بودند! (54)
به یقین، بدترین جنبندگان نزد خدا، کسانی هستند که کافر شدند و ایمان نمیآورند. (55)
همان کسانی که با آنها پیمان بستی; سپس هر بار عهد و پیمان خود را میشکنند; و (از پیمان شکنی و خیانت،) پرهیز ندارند. (56)
اگر آنها را در (میدان) جنگ بیابی، آنچنان به آنها حمله کن که جمعیتهایی که پشت سر آنها هستند، پراکنده شوند; شاید متذکر گردند (و عبرت گیرند)! (57)
و هرگاه (با ظهور نشانههایی،) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است; زیرا خداوند، خائنان را دوست نمیدارد! (58)
آنها که راه کفر پیش گرفتند، گمان نکنند (با این اعمال،) پیش بردهاند (و از قلمرو کیفر ما، بیرون رفتهاند)! آنها هرگز ما را ناتوان نخواهند کرد! (59)
هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها ( دشمنان)، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد! (60)
و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی; و بر خدا توکل کن، که او شنوا و داناست! (61)
و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است; او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد... (62)
و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف میکردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمیتوانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است! (63)
ای پیامبر! خداوند و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند، برای حمایت تو کافی است (;فقط بر آنها تکیه کن)! (64)
ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند; و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز میگردند; چرا که آنها گروهی هستند که نمیفهمند! (65)
هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد، و دانست که در شما ضعفی است; بنابراین، هرگاه یکصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند; و اگر یکهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد! و خدا با صابران است! (66)
هیچ پیامبری حق ندارد اسیرانی (از دشمن) بگیرد تا کاملا بر آنها پیروز گردد (;و جای پای خود را در زمین محکم کند)! شما متاع ناپایدار دنیا را میخواهید; (و مایلید اسیران بیشتری بگیرید، و در برابر گرفتن فدیه آزاد کنید; ولی خداوند، سرای دیگر را (برای شما) میخواهد; و خداوند قادر و حکیم است! (67)
اگر فرمان سابق خدانبود (که بدون ابلاغ، هیچ امتی را کیفر ندهد)، بخاطر چیزی ( اسیرانی) که گرفتید، مجازات بزرگی به شما میرسید. (68)
از آنچه به غنیمت گرفتهاید، حلال و پاکیزه بخورید; و از خدا بپرهیزید; خداوند آمرزنده و مهربان است! (69)
ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: «اگر خداوند، خیری در دلهای شما بداند، (و نیات پاکی داشته باشید،) بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما میدهد; و شما را میبخشد; و خداوند آمرزنده و مهربان است!» (70)
اما اگر بخواهند با تو خیانت کنند، (تازگی ندارد) آنها پیش از این (نیز) به خدا خیانت کردند; و خداوند (شما را) بر آنها پیروز کرد; خداوند دانا و حکیم است! (71)
کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنها یاران یکدیگرند; و آنها که ایمان آوردند و مهاجرت نکردند، هیچ گونه ولایت ( دوستی و تعهدی) در برابر آنها ندارید تا هجرت کنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یاری طلبند، بر شماست که آنها را یاری کنید، جز بر ضد گروهی که میان شما و آنها، پیمان (ترک مخاصمه) است; و خداوند بهآنچه عمل میکنید، بیناست! (72)
کسانی که کافر شدند، اولیاء (و یاوران و مدافعان) یکدیگرند; اگر (این دستور را) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین روی میدهد. (73)
و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنان حقیقیاند; برای آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزی شایستهای است. (74)
و کسانی که بعدا ایمان آوردند و هجرت کردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند; و خویشاوندان نسبت به یکدیگر، در احکامی که خدا مقرر داشته، (از دیگران) سزاوارترند; خداوند به همه چیز داناست. (75)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
الر، این آیات کتاب استوار و حکمت آمیز است! (1)
آیا برای مردم، موجب شگفتی بود که به مردی از آنها وحی فرستادیم که مردم را (از عواقب کفر و گناه) بترسان، و به کسانی که ایمان آوردهاند بشارت ده که برای آنها، سابقه نیک (و پاداشهای مسلم) نزد پروردگارشان است؟! (اما) کافران گفتند: «این مرد، ساحر آشکاری است!; سذللّه (2)
پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز ( شش دوران) آفرید; سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبیر کار (جهان) پرداخت; هیچ شفاعت کنندهای، جز با اذن او نیست; این است خداوند، پروردگار شما! پس او را پرستش کنید! آیا متذکر نمیشوید؟! (3)
بازگشت همه شما بسوی اوست! خداوند وعده حقی فرموده; او آفرینش را آغاز میکند، سپس آن را بازمیگرداند، تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، بعدالت جزا دهد; و برای کسانی که کافر شدند، نوشیدنی از مایع سوزان است; و عذابی دردناک، بخاطر آنکه کفر میورزیدند! (4)
او کسی است که خورشید را روشنایی، و ماه را نور قرار داد; و برای آن منزلگاههایی مقدر کرد، تا عدد سالها و حساب (کارها) را بدانید; خداوند این را جز بحق نیافریده; او آیات (خود را) برای گروهی که اهل دانشند، شرح میدهد! (5)
مسلما در آمد و شد شب و روز، و آنچه خداوند در آسمانها و زمین آفریده، آیات (و نشانههایی) است برای گروهی که پرهیزگارند (و حقایق را میبینند). (6)
آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز) ندارند، و به زندگی دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند، (7)
(همه) آنها جایگاهشان آتش است، بخاطر کارهایی که انجام میدادند! (8)
(ولی) کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت میکند; از زیر (قصرهای) آنها در باغهای بهشت، نهرها جاری است. (9)
گفتار (و دعای) آنها در بهشت این است که: «خداوندا، منزهی تو!» و تحیت آنها در آنجا: سلام; و آخرین سخنشان این است که: «حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است!» (10)
اگر همان گونه که مردم در به دست آوردن «خوبی»ها عجله دارند، خداوند در مجازاتشان شتاب میکرد، (بزودی) عمرشان به پایان میرسید (و همگی نابود میشدند); ولی کسانی را که ایمان به لقای ما ندارند، به حال خود رها میکنیم تا در طغیانشان سرگردان شوند! (11)
هنگامی که به انسان زیان (و ناراحتی) رسد، ما را (در هر حال:) در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، میخواند; اما هنگامی که ناراحتی را از او برطرف ساختیم، چنان میرود که گویی هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه برای اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است (که زشتی این عمل را درک نمیکنند)! (12)
ما امتهای پیش از شما را، هنگامی که ظلم کردند، هلاک نمودیم; در حالی که پیامبرانشان دلایل روشن برای آنها آوردند، ولی آنها ایمان نیاوردند; اینگونه گروه مجرمان را کیفر میدهیم! (13)
سپس شما را جانشینان آنها در روی زمین -پس از ایشان- قرار دادیم; تا ببینیم شما چگونه عمل میکنید! (14)
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود، کسانی که ایمان به لقای ما (و روز رستاخیز) ندارند میگویند: «قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن! (و آیات نکوهش بتها را بردار)» بگو: «من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم; فقط از چیزی که بر من وحی میشود، پیروی میکنم! من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ (قیامت) میترسم!» (15)
بگو: «اگر خدا میخواست، من این آیات را بر شما نمیخواندم; و خداوند از آن آگاهتان نمیکرد; چه اینکه مدتها پیش از این، در میان شما زندگی نمودم; (و هرگز آیهای نیاوردم;) آیا نمیفهمید؟!» (16)
چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ میبندد، یا آیات او را تکذیب میکند؟! مسلما مجرمان رستگار نخواهند شد! (17)
آنها غیر از خدا، چیزهایی را میپرستند که نه به آنان زیان میرساند، و نه سودی میبخشد; و میگویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آیا خدا را به چیزی خبر میدهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟!» منزه است او، و برتر است از آن همتایانی که قرار میدهند! (18)
(در آغاز) همه مردم امت واحدی بودند; سپس اختلاف کردند; و اگر فرمانی از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سریع آنان) از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری میشد (و سپس همگی به مجازات میرسیدند). (19)
میگویند: «چرا معجزهای از پروردگارش بر او نازل نمیشود؟!» بگو: «غیب (و معجزات) تنها برای خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشید، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانهجویانه باشید، و من هم در انتظار مجازات شما!)» (20)
هنگامی که به مردم، پس از ناراحتی که به آنها رسیده است، رحمتی بچشانیم، در آیات ما نیرنگ میکنند (،و برای آن نعمت و رحمت توجیهات ناروا میکنند); بگو: «خداوند سریعتر از شما مکر ( چارهجویی) میکند; و رسولان ( فرشتگان ) ما، آنچه نیرنگ میکنید (و نقشه میکشید)، مینویسند!» (21)
او کسی است که شما را در خشکی و دریا سیر میدهد; زمانی که در کشتی قرارمیگیرید، و بادهای موافق آنان را (بسوی مقصد) حرکت میدهد و خوشحال میشوند، ناگهان طوفان شدیدی میوزد; و امواج از هر سو به سراغ آنها میآید; و گمان میکنند هلاک خواهند شد; در آن هنگام، خدا را از روی اخلاص میخوانند که: «اگر ما را از این گرفتاری نجات دهی، حتما از سپاسگزاران خواهیم بود!» (22)
اما هنگامی که خدا آنها را رهایی بخشید، (باز) به ناحق، در زمین ستم میکنند. ای مردم! ستمهای شما، به زیان خود شماست! از زندگی دنیا بهره (میبرید)، سپس بازگشت شما بسوی ماست; و ما، شما را به آنچه عمل میکردید، خبر میدهیم! (23)
مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کردهایم; که در پی آن، گیاهان (گوناگون) زمین -که مردم و چهارپایان از آن میخورند- میروید; تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته میگردد، و اهل آن مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهرهمند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شبهنگام یا در روز، (برای نابودی آن) فرامیرسد; (سرما یا صاعقهای را بر آن مسلط میسازیم;) و آنچنان آن را درو میکنیم که گویی دیروز هرگز (چنین کشتزاری) نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی که میاندیشند، شرح میدهیم! (24)
و خداوند به سرای صلح و سلامت دعوت میکند; و هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند) ، به راه راست هدایت مینماید. (25)
کسانی که نیکی کردند، پاداش نیک و افزون بر آن دارند; و تاریکی و ذلت، چهرههایشان را نمیپوشاند; آنها اهل بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند. (26)
اما کسانی که مرتکب گناهان شدند، جزای بدی بمقدار آن دارند; و ذلت و خواری، چهره آنان را میپوشاند; و هیچ چیز نمیتواند آنها را از (مجازات) خدا نگه دارد! (چهرههایشان آنچنان تاریک است که) گویی با پارههایی از شب تاریک، صورت آنها پوشیده شده! آنها اهل دوزخند; و جاودانه در آن خواهند ماند! (27)
(به خاطر بیاورید) روزی را که همه آنها را جمع میکنیم، سپس به مشرکان میگوییم: «شما و معبودهایتان در جای خودتان باشید (تا به حسابتان رسیدگی شود!)» سپس آنها را از هم جدا میسازیم (و از هر یک جداگانه سؤال میکنیم). و معبودهایشان (به آنها) میگویند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمیکردید!» (28)
(آنها در پاسخ میگویند:) همین بس که خدا میان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بودیم! (29)
در آن جا، هر کس عملی را که قبلا انجام داده است، میآزماید. و همگی بسوی «الله» -مولا و سرپرست حقیقی خود- بازگردانده میشوند; و چیزهایی را که بدروغ همتای خدا قرار داده بودند، گم و نابود میشوند! (30)
بگو: «چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی میدهد؟ یا چه کسی مالک (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه کسی زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و چه کسی امور (جهان) را تدبیر میکند؟» بزودی (در پاسخ) میگویند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پیشه نمیکنید (و از خدا نمیترسید)؟! (31)
آن است خداوند، پروردگار حق شما (دارای همه این صفات)! با این حال، بعد از حق، چه چیزی جز گمراهی وجود دارد؟! پس چرا (از پرستش او) روی گردان میشوید؟! (32)
اینچنین فرمان پروردگارت بر فاسقان مسلم شده که آنها (پس از این همه لجاجت و گناه)، ایمان نخواهند آورد! (33)
بگو: «آیا هیچ یک از معبودهای شما، آفرینش را ایجاد میکند و سپس بازمیگرداند؟!» بگو: سخللّهتنها خدا آفرینش را ایجاد کرده، سپس بازمیگرداند; با این حال، چرا از حق رویگردان میشوید؟!» (34)
بگو: «آیا هیچ یک از معبودهای شما، به سوی حق هدایت میکند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدایت میکند! آیا کسی که هدایت به سوی حق میکند برای پیروی شایستهتر است، یا آن کس که خود هدایت نمیشود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه میشود، چگونه داوری میکنید؟! سذللّه (35)
و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهای بیاساس)، پیروی نمیکنند; (در حالی که) گمان، هرگز انسان را از حق بینیاز نمیسازد (و به حق نمیرساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام میدهند، آگاه است! (36)
شایسته نبود (و امکان نداشت) که این قرآن، بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود; ولی تصدیقی است برای آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانی)، و شرح و تفصیلی بر آنها است; شکی در آن نیست، و از طرف پروردگار جهانیان است. (37)
آیا آنها میگویند: «او قرآن را بدروغ بهخدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید; و غیر از خدا، هر کس را میتوانید (به یاری) طلبید!» (38)
(ولی آنها از روی علم و دانش قرآن را انکار نکردند;) بلکه چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است! پیشینیان آنها نیز همین گونه تکذیب کردند; پس بنگر عاقبت کار ظالمان چگونه بود! (39)
بعضی از آنها، به آن ایمان میآورند; و بعضی ایمان نمیآورند; و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است (و آنها را بهتر میشناسد)! (40)
و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من برای من، و عمل شما برای شماست! شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شماانجام میدهید بیزارم!» (41)
گروهی از آنان، بسوی تو گوش فرامیدهند (;اما گویی هیچ نمیشنوند و کرند)! آیا تو میتوانی سخن خود را به گوش کران برسانی، هر چند نفهمند؟! (42)
و گروهی از آنان، به سوی تو مینگرند (اما گویی هیچ نمیبینند)! آیا تو میتوانی نابینایان را هدایت کنی، هر چند نبینند؟! (43)
خداوند هیچ به مردم ستم نمیکند; ولی این مردمند که به خویشتن ستم میکند! (44)
(به یاد آور) روزی را که (خداوند) آنها را جمع (و محشور) میسازد; آنچنان که (احساس میکنند) گویی جز ساعتی از روز، (در دنیا) توقف نکردند; به آن مقدار که یکدیگر را (ببینند و) بشناسند! مسلما آنها که لقای خداوند (و روز رستاخیز) را تکذیب کردند، زیان بردند و هدایت نیافتند! (45)
اگر ما، پارهای از مجازاتهایی را که به آنها وعده دادهایم، (در حال حیات تو (به تو نشان دهیم، و یا) پیش از آنکه گرفتار عذاب شوند،) تو را از دنیا ببریم، در هر حال، بازگشتشان به سوی ماست; سپس خداوند بر آنچه آنها انجام میدادند گواه است! (46)
برای هر امتی، رسولی است; هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری میشود; و ستمی به آنها نخواهد شد! (47)
و میگویند: «اگر راست میگوئی، این وعده (مجازات) کی خواهد بود؟» (48)
بگو: «من (حتی) برای خودم زیان و سودی را مالک نیستم، (تا چه رسد برای شما!) مگر آنچه خدا بخواهد. (این مقدار میدانم که) برای هر قوم و ملتی، سرآمدی است; هنگامی که اجل آنها فرا رسد، (و فرمان مجازات یا مرگشان صادر شود،) نه ساعتی تاخیر میکنند، و نه پیشی میگیرند! (49)
بگو: «اگر مجازات او، شبهنگام یا در روز به سراغ شما آید (،آیا میتوانید آن را از خود دفع کنید؟!)» پس مجرمان برای چه عجله میکنند؟! (50)
یا اینکه آنگاه که واقع شد، به آن ایمان میآورید! (به شما گفته میشود:) حالا؟! در حالی که قبلا برای آن عجله میکردید! (ولی اکنون چه سود!) (51)
سپس به کسانی که ستم کردند گفته میشود: عذاب ابدی را بچشید! آیا جز به آنچه انجام میدادید کیفر داده میشوید؟!» (52)
از تو میپرسند: «آیا آن (وعده مجازات الهی) حق است؟» بگو: «آری، به پروردگارم سوگند، قطعا حق است; و شما نمیتوانید از آن جلوگیری کنید!» (53)
و هر کس که ستم کرده، اگر تمامی آنچه روی زمین است در اختیار داشته باشد، (همه را از هول عذاب،) برای نجات خویش میدهد! و هنگامی که عذاب را ببینند،( پشیمان میشوند; اما) پشیمانی خود را کتمان میکنند (،مبادا رسواتر شوند)! و در میان آنها، بعدالت داوری میشود; و ستمی بر آنها نخواهد شد! (54)
آگاه باشید آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست! آگاه باشید وعده خدا حق است، ولی بیشتر آنها نمیدانند! (55)
اوست که زنده می کند و می میراند، و به سوی او باز گردانده می شوید! (56)
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است; و درمانی برای آنچه در سینههاست; (درمانی برای دلهای شما;) و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان! (57)
بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند; که این، از تمام آنچه گردآوری کردهاند، بهتر است!» (58)
بگو: «آیا روزیهایی را که خداوند بر شما نازل کرده دیدهاید، که بعضی از آن را حلال، و بعضی را حرام نمودهاید؟!» بگو: «آیا خداوند به شما اجازه داده، یا بر خدا افترا می بندید (و از پیش خود، حلال و حرام میکنید؟!)» (59)
آنها که بر خدا افترا میبندند، درباره (مجازات) روز رستاخیز، چه میاندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، اما اکثر آنها سپاسگزاری نمیکنند! (60)
در هیچ حال (و اندیشهای) نیستی، و هیچ قسمتی از قرآن را تلاوت نمیکنی، و هیچ عملی را انجام نمیدهید، مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن می شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفی نمیماند; حتی به اندازه سنگینی ذرهای، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است! (61)
آگاه باشید (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند! (62)
همانها که ایمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز میکردند. (63)
در زندگی دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور)ند; وعدههای الهی تخلف ناپذیر است! این است آن رستگاری بزرگ! (64)
سخن آنها تو را غمگین نسازد! تمام عزت (و قدرت)، از آن خداست; و او شنوا و داناست! (65)
آگاه باشید تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از آن خدا میباشند! و آنها که غیر خدا را همتای او میخوانند، (از منطق و دلیلی) پیروی نمیکنند; آنها فقط از پندار بی اساس پیروی میکنند; و آنها فقط دروغ میگویند! (66)
او کسی است که شب را برای شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید; و روز را روشنی بخش (تا به تلاش زندگی پردازید) در اینها نشانههایی است برای کسانی که گوش شنوا دارند! (67)
گفتند: «خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! (از هر عیب و نقص و احتیاجی) منزه است! او بینیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچگونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتی میدهید که نمیدانید؟! (68)
بگو: «آنها که به خدا دروغ میبندند، (هرگز) رستگار نمیشوند! (69)
بهرهای (ناچیز) از دنیا دارند; سپس بازگشتشان بسوی ماست; و بعد، به آنها مجازات شدید به سزای کفرشان میچشانیم! (70)
سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام که به قوم خود گفت: «ای قوم من! اگر تذکرات من نسبت به آیات الهی، بر شما سنگین (و غیر قابل تحمل) است، (هر کار از دستتان ساخته است بکنید.) من بر خدا توکل کردهام! فکر خود، و قدرت معبودهایتان را جمع کنید; سپس هیچ چیز بر شما پوشیده نماند; (تمام جوانب کارتان را بنگرید;) سپس به حیات من پایان دهید، و (لحظهای) مهلتم ندهید! (اما توانایی ندارید!) (71)
و اگر از قبول دعوتم روی بگردانید، (کار نادرستی کردهاید; چه اینکه) من از شما مزدی نمیخواهم; مزد من، تنها بر خداست! و من مامورم که از مسلمین ( تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم!» (72)
اما آنها او را تکذیب کردند! و ما، او و کسانی را که با او در کشتی بودند، نجات دادیم; و آنان را جانشین (و وارث کافران) قرار دادیم; و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم! پس ببین عاقبت کار کسانی که انذار شدند (و به انذار الهی اهمیت ندادند)، چگونه بود! (73)
سپس بعد از نوح، رسولانی به سوی قومشان فرستادیم; آنان دلایل روشن برایشان آوردند; اما آنها، به چیزی که پیش از آن تکذیب کرده بودند، ایمان نیاوردند! اینچنین بر دلهای تجاوزکاران مهر مینهیم (تا چیزی را درک نکنند)! (74)
بعد از آنها، موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و اطرافیانش فرستادیم; اما آنها تکبر کردند (و زیر بار حق نرفتند; چرا که) آنها گروهی مجرم بودند! (75)
و هنگامی که حق از نزد ما بسراغ آنها آمد، گفتند: «این، سحری است آشکار !» (76)
موسی گفت: «آیا درباره حق، هنگامی که به سوی شما آمد، (چنین) میگویید؟! آیا این سحر است؟! در حالی که ساحران (هرگز) رستگار (و پیروز) نمیشوند! (77)
گفتند: «آیا آمدهای که ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم، منصرف سازی; و بزرگی (و ریاست) در روی زمین، از آن شما دو تن باشد؟! ما (هرگز) به شما ایمان نمیآوریم!» (78)
فرعون گفت: «(بروید و) هر جادوگر (و ساحر) دانایی را نزد من آورید!» (79)
هنگامی که ساحران (به میدان مبارزه) آمدند، موسی به آنها گفت: «آنچه (از وسایل سحر) را میتوانید بیفکنید، بیفکنید!» (80)
هنگامی که افکندند، موسی گفت: «آنچه شما آوردید، سحر است; که خداوند بزودی آن را باطل میکند; چرا که خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمیکند! (81)
او حق را به وعده خویش، تحقق میبخشد; هر چند مجرمان کراهت داشته باشند!» (82)
(در آغاز،) هیچ کس به موسی ایمان نیاورد، مگر گروهی از فرزندان قوم او; (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافیانش، مبادا آنها را شکنجه کنند; زیرا فرعون، برتریجویی در زمین داشت; و از اسرافکاران بود! (83)
موسی گفت: «ای قوم من! اگر شما به خدا ایمان آوردهاید، بر او توکل کنید اگر تسلیم فرمان او هستید!» (84)
گفتند: «تنها بر خدا توکل داریم; پروردگارا! ما را مورد شکنجه گروه ستمگر قرار مده! (85)
و ما را با رحمتت از (دست) قوم کافر رهایی بخش! (86)
و به موسی و برادرش وحی کردیم که: «برای قوم خود، خانههایی در سرزمین مصر انتخاب کنید; و خانههایتان را مقابل یکدیگر (و متمرکز) قرار دهید! و نماز را برپا دارید! و به مؤمنان بشارت ده (که سرانجام پیروز میشوند!)» (87)
موسی گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالی (سرشار) در زندگی دنیا دادهای، پروردگارا! در نتیجه(بندگانت را) از راه تو گمراه میسازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن! و (بجرم گناهانشان،) دلهایشان را سخت و سنگین ساز، به گونهای که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند!» (88)
فرمود: «دعای شما پذیرفته شد! استقامت به خرج دهید; و از راه (و رسم) کسانی که نمیدانند، تبعیت نکنید!» (89)
(سرانجام) بنی اسرائیل را از دریا ( رود عظیم نیل) عبور دادیم; و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند; هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد; و من از مسلمین هستم! سذللّه (90)
(اما به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالی که قبلا عصیان کردی، و از مفسدان بودی! (91)
ولی امروز، بدنت را (از آب) نجات میدهیم، تا عبرتی برای آیندگان باشی! و بسیاری از مردم، از آیات ما غافلند! (92)
(سپس) بنی اسرائیل را در جایگاه صدق (و راستی) منزل دادیم; و از روزیهای پاکیزه به آنها عطا کردیم; (اما آنها به نزاع و اختلاف برخاستند!) و اختلاف نکردند، مگر بعد از آنکه علم و آگاهی به سراغشان آمد! پروردگار تو روز قیامت، در آنچه اختلاف میکردند، میان آنها داوری میکند! (93)
و اگر در آنچه بر تو نازل کردهایم تردیدی داری، از کسانی که پیش از تو کتاب آسمانی را میخواندند بپرس، به یقین، «حق» از طرف پروردگارت به تو رسیده است; بنابر این، هرگز از تردیدکنندگان مباش! (مسلما او تردیدی نداشت! این درسی برای مردم بود!) (94)
و از آنها مباش که آیات خدا را تکذیب کردند، که از زیانکاران خواهی بود! (95)
(و بدان) آنها که فرمان پروردگار تو بر آنان تحقق یافته، (و بجرم اعمالشان، توفیق هدایت را از آنها گرفته هرگز) ایمان نمیآورند، (96)
هر چند تمام آیات (و نشانههای الهی) به آنان برسد، تا زمانی که عذاب دردناک را ببینند! (زیرا تاریکی گناه، قلبهایشان را فرا گرفته، و راهی به روشنایی ندارند!) (97)
چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که (ایمانشان بموقع باشد، و) به حالشان مفید افتد؟! مگر قوم یونس، هنگامی که آنها ایمان آوردند، عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف ساختیم; و تا مدت معینی ( پایان زندگی و اجلشان) آنها را بهرهمند ساختیم. (98)
و اگر پروردگار تو میخواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی به(اجبار) ایمان میآوردند; آیا تو میخواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!) (99)
(اما) هیچ کس نمیتواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا (و توفیق و یاری و هدایت او)! و پلیدی (کفر و گناه) را بر کسانی قرارمیدهد که نمیاندیشند. (100)
بگو: «نگاه کنید چه چیز (از آیات خدا و نشانههای توحیدش) در آسمانها و زمین است!» اما این آیات و انذارها به حال کسانی که (به خاطر لجاجت) ایمان نمیآورند مفید نخواهد بود! (101)
آیا آنها (چیزی) جز همانند روزهای پیشینیان (و بلاها و مجازاتهایشان) را انتظار میکشند؟! بگو: «شما انتظار بکشید، من نیز با شما انتظار میکشم!» (102)
سپس (هنگام نزول بلا و مجازات،) فرستادگان خود و کسانی را که (به آنان) ایمان میآورند، نجات میدهیم و همین گونه، بر ما حق است که مؤمنان (به تو) را (نیز) رهایی بخشیم! (103)
بگو: «ای مردم! اگر در عقیده من شک دارید، من آنهایی را که جز خدا میپرستید، نمیپرستم! تنها خداوندی را پرستش میکنم که شما را میمیراند! و من مامورم که از مؤمنان باشم! (104)
و (به من دستور داده شده که:) روی خود را به آیینی متوجهساز که از هر گونه شرک، خالی است; و از مشرکان مباش! (105)
و جز خدا، چیزی را که نه سودی به تو میرساند و نه زیانی، مخوان! که اگر چنین کنی، از ستمکاران خواهی بود! (106)
و اگر خداوند، (برای امتحان یا کیفر گناه،) زیانی به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمیسازد; و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هر کس از بندگانش بخواهد میرساند; و او غفور و رحیم است!» (107)
بگو: «ای مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده; هر کس (در پرتو آن) هدایت یابد، برای خود هدایت شده; و هر کس گمراه گردد، به زیان خود گمراه میگردد; و من مامور (به اجبار) شما نیستم!» (108)
و از آنچه بر تو وحی میشود پیروی کن، و شکیبا باش (و استقامت نما)، تا خداوند فرمان (پیروزی) را صادر کند; و او بهترین حاکمان است! (109)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همواره تسبیح خدا میگویند، خداوندی که مالک و حاکم است و از هر عیب و نقصی مبرا، و عزیز و حکیم است! (1)
و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند! (2)
و (همچنین) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشدهاند; و او عزیز و حکیم است! (3)
این فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد; و خداوند صاحب فضل عظیم است! (4)
کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند، (آن را بر دوش میکشد اما چیزی از آن نمیفهمد)! گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدی دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند! (5)
بگو: «ای یهودیان! اگر گمان میکنید که (فقط) شما دوستان خدائید نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست میگویید (تا به لقای محبوبتان برسید)!» (6)
ولی آنان هرگز تمنای مرگ نمیکنند بخاطراعمالی که از پیش فرستادهاند; و خداوند ظالمان را بخوبی میشناسد! (7)
بگو: «این مرگی که از آن فرار میکنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد; سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگردانده میشوید; آنگاه شما را از آنچه انجام میدادید خبر میدهد!» (8)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است اگر میدانستید! (9)
و هنگامی که نماز پایان گرفت (شما آزادید) در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بطلبید، و خدا را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید! (10)
هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده میشوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند; بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترین روزیدهندگان است. (11)