بلاگ
بلاگ

بلاگ

آیاتی از کتاب مقدس

23  اِپَفْراس که در مسیح عیسی همزندان من است، و مرقُس

 که در میان ایشان شما نیز خوانده شده عیسی مسیح هستید،

17  که در آن عدالت خدا مکشوف می‌شود، از ایمان تا ایمان، چنانکه مکتوب است که عادل به ایمان زیست خواهد نمود.

22  در بدن بشریِ خود به‌وسیلهٔ موت تا شما را در حضور خود مقدّس و بی‌عیب و بی‌ملامت حاضر سازد،

 محبّت بی‌ریا باشد. از بدی نفرت کنید و به نیکویی بپیوندید.

 زیرا برای همین مسیح مرد و زنده گشت تا بر زندگان و مردگان سلطنت کند.

19  پس آن اموری را که منشأ سلامتی و بنای یکدیگر است پیروی نمایید.

 که مرا غمی عظیم و در دلم وَجَع دائمی است.

20  نی بلکه تو کیستی ای انسان که با خدا معارضه می‌کنی؟ آیا مصنوع به صانع می‌گوید که چرا مرا چنین ساختی؟

18  زیرا یقین می‌دانم که دردهای زمان حاضر نسبت به آن جلالی که در ما ظاهر خواهد شد هیچ است.

12  همه گمراه و جمیعاً باطل گردیده‌اند. نیکوکاری نیست یکی هم نی.

17  و طریق سلامتی را ندانسته‌اند.

18  و مدّعیانش برپا ایستاده، از آنچه من گمان می‌بردم هیچ ادّعا بر وی نیاوردند.

28  و چون خواستم بفهمم که به چه سبب بر وی شکایت می‌کنند، او را به مجلس ایشان درآوردم.

22  پس چه باید کرد؟ البتّه جماعت جمع خواهند شد زیرا خواهند شنید که تو آمده‌ای.

26  پس امروز از شما گواهی می‌طلبم که من از خون همه بری هستم،

6  ولی چون ایشان مخالفت نموده، کفر می‌گفتند، دامن خود را بر ایشان افشانده، گفت، خون شما بر سر شما است. من بری هستم. بعد از این به نزد امّت‌ها می‌روم.

26  که ناگاه زلزلهای عظیم حادث گشت به‌حدّی که بنیاد زندان به جنبش درآمد و دفعهًٔ همهٔ درها باز شد و زنجیرها از همه فرو ریخت.

32  آنگاه کلام خداوند را برای او وتمامی اهل بیتش بیان کردند.

3  پس دست بر ایشان انداخته، تا فردا محبوس نمودند زیرا که آن، وقتِ عصر بود.

11  این است آن سنگی که شما معماران آن را ردّ کردید و الحال سرِ زاویه شده است.

16  که با این دو شخص چه کنیم؟ زیرا که بر جمیع سکنه اورشلیم واضح شد که معجزهای آشکار از ایشان صادر گردید و نمی‌توانیم انکارکرد.

31  دربارهٔ قیامت مسیح پیش دیده، گفت که، نَفْس او در عالم اموات گذاشته نشود و جسدِ او فساد را نبیند.

7  و تمام اندیشهٔ خود را به وی وا گذارید، زیرا که او برای شما فکر می‌کند.

23  چون او را دشنام می‌دادند، دشنام پس نمی‌داد؛ و چون عذاب می‌کشید تهدید نمی‌نمود، بلکه خویشتن را به داور عادل تسلیم کرد.

9   و گروهی از اقوام و قبایل و زبانها و امّت‌ها، بدنهای ایشان را سه روز و نیم نظاره می‌کنند و اجازت نمی‌دهند که بدنهای ایشان را به قبر سپارند.

14  وایِ دوّم درگذشته است. اینک، وایِ سوم بزودی می‌آید.

10  و ساکنان زمین بر ایشان خوشی و شادی می‌کنند و نزد یکدیگر هدایا خواهند فرستاد، از آنرو که این دو نبی ساکنان زمین را معذّب ساختند.

11  و بعد از سه روز و نیم، روح حیات از خدا بدیشان درآمد که بر پایهای خود ایستادند و بینندگانِ ایشان را خوفی عظیم فرو گرفت.

13  و در همان ساعت، زلزلهای عظیم حادث گشت که ده یک از شهر منهدم گردید و هفت هزار نفر از زلزله هلاک شدند و باقی‌ماندگان ترسانگشته، خدای آسمان را تمجید کردند.

12  و فرشته چهارم بنواخت و به ثلث آفتاب و ثلث ماه و ثلث ستارگان صدمه رسید تا ثلث آنها تاریک گردید و ثلث روز و ثلث شب همچنین بینور شد.

10  که به آواز بلند صدا کرده، می‌گفتند، ای خداوندِ قدّوس و حقّ، تا به کی انصاف نمی‌نمایی و انتقام خون ما را از ساکنان زمین نمی‌کشی؟

14  و آسمان چون طوماری پیچیده شده، از جا برده شد و هر کوه و جزیره از مکان خود منتقل گشت.

16  و همه را از کبیر و صغیر و دولتمند و فقیر و غلام و آزاد بر این وا می‌ دارد که بر دست راست یا بر پیشانیِ خود نشانی گذارند.

عکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیاندسته‌بندی حسام الدین شفیعیان-عکاسی - حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیاندسته‌بندی حسام الدین شفیعیان-عکاسی - حسام الدین شفیعیاندسته‌بندی حسام الدین شفیعیان-عکاسی - حسام الدین شفیعیاندسته‌بندی عکاسی1 - حسام الدین شفیعیاندسته‌بندی حسام الدین شفیعیان-عکاسی - حسام الدین شفیعیانعکاس-حسام الدین شفیعیان

آیاتی از کتاب مزامیر

13  زیرا که جانم را از موت رهانیده‌ای. آیا پایهایم را نیز از لغزیدن نگاه نخواهی داشت تا در نور زندگان به حضور خدا سالک باشم؟

 از آسمان فرستاده، مرا خواهد رهانید. زیرا تعاقب کنندهٔ سخت من ملامت می‌کند، سلاه. خدا رحمت و راستیِ خود را خواهد فرستاد.
 زیرا بیگانگان به ضد من برخاستهاند و ظالمان قصد جان من دارند؛ و خدا را در مد نظر خود نگذاشته‌اند، سِلاه.
12  زیرا دشمن نبود که مرا ملامت می‌کرد والاّ تحمل می‌کردم؛ و خصم من نبود کهبر من سربلندی می‌نمود؛ والاّ خود را از وی پنهان می‌ساختم،
 و جمیع خصمانم با یکدیگر بر من نمّامی می‌کنند و دربارهٔٔ من بدی می‌اندیشند،
14  آنانی که قصد هلاکت جان من دارند، جمیعاً خجل و شرمنده شوند، و آنانی که در بدیِ من رغبت دارند، به عقب برگردانیده و رسوا گردند.
17  زیرا که برای افتادن نصب شده‌ام و درد من همیشه پیش روی من است.
 خجل و رسوا شوند آنانی که قصد جان من دارند؛ و آنانی که بداندیش منند، برگردانیده و خجل شوند.
12  به عوض نیکویی بدی به من می‌کنند. جان مرا بی‌کس گردانیده‌اند.
26  و آنانی که در بدیِ من شادند، با هم خجل و شرمنده شوند؛ و آنانی که بر من تکبر می‌کنند، به خجلت و رسوایی ملبس شوند.
10  خداوند مشورت امّت‌ها را باطل می‌کند؛ تدبیرهای قبائل را نیست می‌گرداند.
 مرا به دست دشمن اسیر نساخته‌ای؛ پایهای مرا بجای وسیع قائم گردانیده‌ای.
15  وقت‌های من در دست تو می‌باشد. مرا از دست دشمنانم و جفاکنندگانم خلاصی ده.
3  بلی، هر که انتظار تو می‌کشد خجل نخواهد شد. آنانی که بی‌سبب خیانت می‌کنند خجل خواهند گردید.
11  زیرا قصد بدی برای تو کردند و مکایدی را اندیشیدند که آن را نتوانستند بجا آوَرْد.
 بر خداوند توکل کن پس او را خلاصی بدهد. او را برهاند چونکه به وی رغبت می‌دارد.
 دست تو همهٔٔ دشمنانت را خواهد دریافت. دست راست تو آنانی را که از تو نفرت دارند خواهد دریافت.
18  رخت مرا در میان خود تقسیم کردند و بر لباس من قرعه انداختند.
 الآن دانسته‌ام که خداوند مسیح خود را می‌رهاند. از فلک قدس خود او را اجابت خواهد نمود، به قوّت نجات‌بخش دست راست خویش.
10  زیرا جانم را در عالم اموات ترک نخواهی کرد، و قدوس خود را نخواهی گذاشت که فساد را بیند.
 همه روگردانیده، با هم فاسد شده‌اند. نیکوکاری نیست یکی هم نی.
 دروغ‌گویان را هلاک خواهی ساخت. خداوند شخص خونی و حیلهگر را مکروه می‌دارد.
11  و همهٔ متوکّلانت شادی خواهند کرد و تا به ابد ترنّم خواهند نمود. زیرا که ملجاء ایشان تو هستی و آنانی که اسم تو را دوست می‌دارند، در تو وجد خواهند نمود.

10  همهٔٔ دشمنانم به شدت خجل و پریشان خواهند شد. روبرگردانیده، ناگهان خجل خواهند گردید.

17  ای خداوند مسألت مسکینان را اجابت کرده‌ای، دل ایشان را استوار نموده‌ای و گوش خود را فراگرفته‌ای،
12  زیرا او که انتقام گیرندهٔ خون است، ایشان را به یاد آورده، و فریاد مساکین را فراموش نکرده است.
 چون شریران بر من نزدیک آمدند تا گوشت مرا بخورند، یعنی خصمان و دشمنانم، ایشان لغزیدند و افتادند.

آیاتی از کتاب انجیل

4  در او حیات بود و حیات نور انسان بود.

3  پس برادرانش بدو گفتند، از اینجا روانه شده، به یهودیّه برو تا شاگردانت نیز آن اعمالی را که تو می‌کنی ببینند،

7  جهان نمی‌تواند شما را دشمن دارد و لیکن مرا دشمن می‌دارد زیرا که من بر آن شهادت می‌دهم که اعمالش بد است.

13  و لیکن به‌سبب ترس از یهود، هیچ‌کس دربارهٔ او ظاهراً حرف نمی‌زد.

26  و اینک، آشکارا حرف می‌زند و بدو هیچ نمی‌گویند. آیا رؤسا یقیناً می‌دانند که او در حقیقت مسیح است؟

32  چون فریسیان شنیدند که خلق دربارهٔ او این همهمه می‌کنند، فریسیان و رؤسای کَهَنَه خادمان فرستادند تا او را بگیرند.

44  و بعضی از ایشان خواستند او را بگیرند و لکن هیچ‌کس بر او دست نینداخت.

52  ایشان در جواب وی گفتند، مگر تو نیز جلیلی هستی؟ تفحّص کن و ببین زیرا که هیچ نبی از جلیل برنخاسته است.

20  او بدیشان گفت، من هستم، مترسید!

42  و گفتند، آیا این عیسی پسر یوسف نیست که ما پدر و مادر او را می‌شناسیم؟ پس چگونه می‌گوید که از آسمان نازل شدم؟

28  و از این تعجّب مکنید زیرا ساعتی می‌آید که در آن جمیع کسانی که در قبور می‌باشند، آواز او را خواهند شنید،

40  و نمی‌خواهید نزد من آیید تا حیات یابید.

5  عیسی در جواب گفت، آمین، آمین به تو می‌گویم اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود.

34  پس همه به او جواب دادند، ما از تورات شنیده‌ایم که مسیح تا به ابد باقی می‌ماند. پس چگونه تو می‌گویی که پسر انسان باید بالا کشیده شود؟ کیست این پسر انسان؟

22  یهودیان گفتند، آیا ارادهٔ قتل خود دارد که می‌گوید به جایی خواهم رفت که شما نمی‌توانید آمد؟

28  عیسی بدیشان گفت، وقتی که پسر انسان را بلند کردید، آن وقت خواهید دانست که من هستم و از خود کاری نمی‌کنم بلکه به آنچه پدرم مرا تعلیم داد، تکلّم می‌کنم.

32  و حقّ را خواهید شناخت و حقّ شما را آزاد خواهد کرد.

4  و چون صبح شد، عیسی بر ساحل ایستاده بود لیکن شاگردان ندانستند که عیسی است.

37  زیرا به شما می‌گویم که این نوشته در من می‌باید به انجام رسید، یعنی با گناهکاران محسوب شد؛ زیرا هر چه در خصوص من است، انقضا دارد.

43  و فرشته‌ای از آسمان بر او ظاهر شده، او را تقویت می‌نمود.

 ایّامی می‌آید که از این چیزهایی که می‌بینید، سنگی بر سنگی گذارده نشود، مگر اینکه به زیر افکنده خواهد شد.

 به شما می‌گویم که به زودی دادرسی ایشان را خواهد کرد. لیکن چون پسر انسان آید، آیا ایمان را بر زمین خواهد یافت؟

21  و نخواهند گفت که، در فلان یا فلان جاست. زیرا اینک، ملکوت خدا در میان شما است.

19  و دیگر شایستهٔ آن نیستم که پسر تو خوانده شوم؛ مرا چون یکی از مزدوران خود بگیر.

17  و چون این را بگفت همهٔ مخالفان او خجل گردیدند و جمیع آن گروه شاد شدند، به‌سبب همهٔ کارهای بزرگ که از وی صادر می‌گشت.

29  و از مشرق و مغرب و شمال و جنوب آمده، در ملکوت خدا خواهند نشست.

77  تا قوم او را معرفت نجات دهی، در آمرزش گناهان ایشان.

49  از این رو حکمت خدا نیز فرموده است که به سوی ایشان انبیا و رسولان می‌فرستم و بعضی از ایشان را خواهند کشت و بر بعضی جفا خواهند کرد،

21  در همان ساعت، عیسی در روح وجد نموده گفت، ای پدر مالک آسمان و زمین، تو را سپاس می‌کنم که این امور را از دانایان و خردمندان مخفی داشتی و بر کودکان مکشوف ساختی. بلی ای پدر، چونکه همچنین منظور نظر تو افتاد.

14  و نزدیک آمده، تابوت را لمس نمود و حاملان آن بایستادند. پس گفت، ای جوان، تو را می‌گویم برخیز.

18  برخاسته، نزد پدر خود می‌روم و بدو خواهم گفت، ای پدر به آسمان و به حضور تو گناه کرده‌ام،

11  زیرا هر که خود را بزرگ سازد ذلیل گردد و هر که خویشتن را فرود آرد، سرافراز گردد.

10  و هر که سخنی برخلاف پسر انسان گوید، آمرزیده شود. امّا هر که به روح‌القدس کفر گوید آمرزیده نخواهد شد.

36  و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند تا هروقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ برای او بازکنند.

9  و این مَثَل را به مردم گفتن گرفت که شخصی تاکستانی غرس کرد و به باغبانانش سپرده، مدّت مدیدی سفر کرد.

14  امّا چون باغبانان او را دیدند، با خود تفکّرکنان گفتند، این وارث می‌باشد، بیایید او را بکشیم تا میراث از آنِ ما گردد.

19  آنگاه رؤسای کهنه و کاتبان خواستند که در همان ساعت او را گرفتار کنند، لیکن از قوم ترسیدند زیرا که دانستند که این مثل را دربارهٔ ایشان زده بود.

40  او در جواب ایشان گفت، به شما می‌گویم اگر اینها ساکت شوند، هرآینه سنگها به صدا آیند.

47  و هر روز در هیکل تعلیم می‌داد، امّا رؤسای کهنه و کاتبان و اکابر قوم قصد هلاک نمودن او می‌کردند.

22  و به شاگردان خود گفت، ایّامی می‌آید که آرزو خواهید داشت که روزی از روزهای پسر انسان را بینید و نخواهید دید.

آیاتی از کتاب قرآن کریم

سوره ی یونس-آیه ی 82

و خدا به آیات و کلمات خود حق را تا ابد پایدار گرداند هر چند بدکاران عالم راضی نباشند.

سوره ی آل عمران-آیه ی 117

مثل حال کافران در مالی که برای پیشرفت مقاصد دنیوی خود صرف کنند و از آن هیچ بهره ای نیابند بدان ماند که باد سرد شدیدی به کشت قوم ستمکاری برسد و همه را نابود گرداند که حاصلی از آن به دست نیاید و خدا ستمی بر آنها نکرده لیکن آنان به نفس خود ستم می کنند (که مالشان را در راه باطل صرف می کنند و بر شقاوت خود می افزایند).

سوره ی انعام-آیه ی 135

بگو ای گروه (نادان) شما را هر چه در خور است و بر آن توانایی دارید عمل کنید من نیز در خور خویش عمل نیک می کنم آن گاه البته (من به اجر خود رسم و) شما (به کیفر خویش مجازات شوید و به زودی)هم آگاه خواهید شد آن کس که عاقبت منزلگاه خوش دارد کیست و محققا (بدانید که) ستمکاران عالم را رستگاری نیست.

سوره ی توبه-آیه ی 35

روزی که آن طلا و نقره ذخایرشان در آتش دوزخ گداخته شود و پیشانی و پشت و پهلوی آنها را داغ کنند و فرشتگان عذاب به آنها گویند این است نتیجه آنچه از زر و سیم در دنیا بر خود ذخیره کردید اکنون بچشید آتش حسرت و عذاب سیم و زری که اندوخته می کردید.

سوره ی کهف-آیه ی 9

ای رسول ما تو پنداری که قصه ی اصحاب کهف و رقیم در مقابل این همه آیات قدرت و عجایب حکمتهای ما واقعه ی عجیبی است؟!

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده; و بر چشمهایشان پرده‏ای افکنده شده; و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست. (7)

و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‏گویند: «ما فقط اصلاح‏کننده‏ایم س‏ذللّه! (11)

آیا نمی‏دانستی که حکومت آسمانها و زمین، از آن خداست؟! (و حق دارد هر گونه تغییر و تبدیلی در احکام خود طبق مصالح بدهد؟!) و جز خدا، ولی و یاوری برای شما نیست. (و اوست که مصلحت شما را می‏داند و تعیین می‏کند). (107)

و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‏شود; (در ظاهر، اظهار محبت شدید می‏کنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه می‏گیرند. (این در حالی است که) آنان، سرسخت‏ترین دشمنانند. (204)

و در میان اهل کتاب، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری، به تو باز می‏گردانند; و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو باز نمی‏گردانند; مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلط) باشی! این بخاطر آن است که می‏گویند: «ما در برابر امیین ( غیر یهود)، مسؤول نیستیم.» و بر خدا دروغ می‏بندند; در حالی که می‏دانند (این سخن دروغ است). (75)

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دسته‏های متعدد، یا بصورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و هر مکان،) به سوی دشمن حرکت نمایید! (71)

آیا درباره قرآن نمی‏اندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می‏یافتند. (82)

و هر کس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است; در حالی که جاودانه در آن می‏ماند; و خداوند بر او غضب می‏کند; و او را از رحمتش دور می‏سازد; و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است. (93)

مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که براستی تحت فشار قرار گرفته‏اند (و حقیقتا مستضعفند); نه چاره‏ای دارند، و نه راهی (برای نجات از آن محیط آلوده) می‏یابند. (98)

در بسیاری از سخنان درگوشی (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودی نیست; مگر کسی که (به این وسیله،) امر به کمک به دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند; و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد. (114)

آنها بسیار به سخنان تو گوش می‏دهند تا آن را تکذیب کنند; مال حرام فراوان می خورند; پس اگر نزد تو آمدند، در میان آنان داوری کن، یا (اگر صلاح دانستی) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف‏نظر کنی، به تو هیچ زیانی نمی‏رسانند; و اگر میان آنها داوری کنی، با عدالت داوری کن، که خدا عادلان را دوست دارد! (42)

و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است; هرگونه بخواهد، می‏بخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها می‏افزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت; و برای فساد در زمین، تلاش می‏کنند; و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (64)

ای اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحی ندارید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید. ولی آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، (نه تنها مایه بیداری آنها نمی‏گردد، بلکه) بر طغیان و کفر بسیاری از آنها می‏افزاید. بنابر این، از این قوم کافر، (و مخالفت آنها،) غمگین مباش! (68)

مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود; پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند، مادرش، زن بسیار راستگویی بود; هر دو، غذا می‏خوردند; (با این حال، چگونه دعوی الوهیت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!) بنگر چگونه نشانه را برای آنها آشکار می‏سازیم! سپس بنگر چگونه از حق بازگردانده می‏شوند! (75)

بسیاری از آنها را می‏بینی که کافران (و بت‏پرستان) را دوست می‏دارند (و با آنها طرح دوستی می‏ریزند); نفس (سرکش) آنها، چه بد اعمالی از پیش برای (معاد) آنها فرستاد! که نتیجه آن، خشم خداوند بود; و در عذاب (الهی) جاودانه خواهند ماند. (80)

(به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با» روح القدس «تقویت کردم; که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن می‏گفتی; و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم; و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده می‏ساختی، و در آن می‏دمیدی، و به فرمان من، پرنده‏ای می‏شد; و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا می‏دادی; و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده می‏کردی; و هنگامی که بنی اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم; در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!» (110)

و آنگاه که خداوند به عیسی بن مریم می‏گوید: «آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را بعنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟!»، او می‏گوید: «منزهی تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم! اگر چنین سخنی را گفته باشم، تو می‏دانی! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهی; و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نیستم! بیقین تو از تمام اسرار و پنهانیها باخبری. (116)

سپس (هنگامی که این هشدارها در آنان اثر نگذاشت)، نیکی (و فراوانی نعمت و رفاه) را به جای بدی (و ناراحتی و گرفتاری) قرار دادیم; آنچنان که فزونی گرفتند، (و همه‏گونه نعمت و برکت یافتند، و مغرور شدند،) و گفتند: «(تنها ما نبودیم که گرفتار این مشکلات شدیم;) به پدران ما نیز ناراحتیهای جسمی و مالی رسید.» چون چنین شد، آنها را ناگهان (به سبب اعمالشان) گرفتیم (و مجازات کردیم)، در حالی که نمی‏فهمیدند. (95)

اطرافیان فرعون گفتند: «بی‏شک، این ساحری ماهر و دانا است! (109)

(در این هنگام،) حق آشکار شد; و آنچه آنها ساخته بودند، باطل گشت. (118)

فرعون گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم، به او ایمان آوردید؟! حتما این نیرنگ و توطئه‏ای است که در این شهر (و دیار) چیده‏اید، تا اهلش را از آن بیرون کنید; ولی بزودی خواهید دانست! (123)

سپس (بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل کردیم:) طوفان و ملخ و آفت گیاهی و قورباغه‏ها و خون را -که نشانه‏هایی از هم جدا بودند- بر آنها فرستادیم; (ولی باز بیدار نشدند، و) تکبر ورزیدند، و جمعیت گنهکاری بودند! (133)

سرانجام از آنها انتقام گرفتیم، و آنان را در دریا غرق کردیم; زیرا آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند. (136)

می‏خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند; (نظر شما چیست، و) در برابر او چه دستوری دارید؟» (110)

(به خاطر بیاورید) زمانی را که از (چنگال) فرعونیان نجاتتان بخشیدیم! آنها که پیوسته شما را شکنجه می‏دادند، پسرانتان را می‏کشتند، و زنانتان را (برای خدمتگاری) زنده می‏گذاشتند; و در این، آزمایش بزرگی از سوی خدا برای شما بود. (141)

آنها به خدا سوگند می‏خورند که از شما هستند، در حالی که از شما نیستند; ولی آنها گروهی هستند که می‏ترسند (و به خاطر ترس از فاش شدن اسرارشان دروغ می‏گویند)! (56)

برای شما قسم یاد می‏کنند تا از آنها راضی شوید; اگر شما از آنها راضی شوید، خداوند (هرگز) از جمعیت فاسقان راضی نخواهد شد! (96)

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند; و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند; و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید; و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند! (11)

به اندازه کافی برای بازداشتن از بدیها اخبار (انبیا و امتهای پیشین) به آنان رسیده است! (4)

بگو: «من پیامبر نوظهوری نیستم; و نمی‏دانم با من و شما چه خواهد شد; من تنها از آنچه بر من وحی می‏شود پیروی می‏کنم، و جز بیم‏دهنده آشکاری نیستم!» (9)

ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! (6)

پس هنگامی که از کار مهمی فارغ می‏شوی به مهم دیگری پرداز، (7)

اگر (بفرض محال) خدا می‏خواست فرزندی انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را می‏خواست برمیگزید; منزه است (از اینکه فرزندی داشته باشد)! او خداوند یکتای پیروز است! (4)

یهود و نصاری گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاص) او هستیم.» بگو: «پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات می‏کند؟! بلکه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که آفریده; هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، می‏بخشد; و هر کس را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات می‏کند; و حکومت آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، از آن اوست; و بازگشت همه موجودات، به سوی اوست.» (18)

آنها که گفتند: «خداوند همان مسیح بن مریم است‏»، بیقین کافر شدند، (با اینکه خود) مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید! زیرا هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است; و جایگاه او دوزخ است; و ستمکاران، یار و یاوری ندارند. (72)

در آن هنگام که حواریون گفتند: «ای عیسی بن مریم! آیا پروردگارت می‏تواند مائده‏ای از آسمان بر ما نازل کند؟» او (در پاسخ) گفت: «از خدا بپرهیزید اگر با ایمان هستید!» (112)

(به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با» روح القدس «تقویت کردم; که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن می‏گفتی; و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم; و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده می‏ساختی، و در آن می‏دمیدی، و به فرمان من، پرنده‏ای می‏شد; و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا می‏دادی; و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده می‏کردی; و هنگامی که بنی اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم; در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!» (110)

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت می‏کند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال کنید، برای شما آشکار می‏شود; خداوند آنها را بخشیده (و نادیده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است. (101)

مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود; پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند، مادرش، زن بسیار راستگویی بود; هر دو، غذا می‏خوردند; (با این حال، چگونه دعوی الوهیت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!) بنگر چگونه نشانه را برای آنها آشکار می‏سازیم! سپس بنگر چگونه از حق بازگردانده می‏شوند! (75)

در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو می‏کند; (4)

آیا او بر خدا دروغ بسته یا به نوعی جنون گرفتار است؟!» (چنین نیست)، بلکه کسانی که به آخرت ایمان نمی‏آورند، در عذاب و گمراهی دوری هستند (و نشانه گمراهی آنها همین انکار شدید است). (8)

دسته‌بندی حسام الدین شفیعیان-عکاسی - حسام الدین شفیعیان