بلاگ
بلاگ

بلاگ

فانوس-54-آیاتی از کتاب انجیل متی-لوقا-یوحنا-مرقس-مکاشفه یوحنا-اول پطرس-و...قرآن..تورات

56  لیکن این همه شد تا کتب انبیا تمام شود. در آن وقت جمیع شاگردان او را واگذارده، بگریختند.

67  آنگاه آب دهان بر رویش انداخته، او را طپانچه میزدند و بعضی سیلی زده،

 و چون آمدن داماد بطول انجامید، همه پینکی زده، خفتند.

14  زیرا چنانکه مردی عازم سفر شده، غلامان خود را طلبید و اموال خود را بدیشان سپرد،

25  پس ترسان شده، رفتم و قنطار تو را زیر زمین نهفتم. اینک، مال تو موجود است.

34  آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید، بیایید ای برکت یافتگان ازپدر من و ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آماده شده است، به میراث گیرید.

39  و کی تو را مریض یا محبوس یافتیم تا عیادتت کنیم؟

13  لیکن هر که تا به انتها صبر کند، نجات یابد.

23  آنگاه اگر کسی به شما گوید، اینک، مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مکنید،

27  زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد.

41  و دو زن که دستآس می‌کنند، یکی گرفته و دیگری رها شود.

 زیرا بارهای گران و دشوار را می‌بندند و بر دوش مردم می‌نهند و خود نمی‌خواهند آنها را به یک انگشت حرکت دهند.

12  و هر که خود را بلند کند، پست گردد و هر که خود را فروتن سازد سرافراز گردد.

34  لهذا الحال انبیا و حکماء و کاتبان نزد شما می‌فرستم و بعضی را خواهید کشت و به دار خواهید کشید و بعضی را در کنایس خود تازیانه زده، از شهر به شهر خواهید راند،

 پادشاه چون شنید، غضب نموده، لشکریان خود را فرستاده، آن قاتلان را به قتل رسانید و شهر ایشان را بسوخت.

38  امّا دهقانان چون پسر را دیدند با خود گفتند، این وارث است. بیایید او را بکشیم و میراثش را ببریم.

43  از این جهت شما را می‌گویم که ملکوت خدا از شما گرفته شده، به امّتی که میوهاش را بیاورند، عطا خواهد شد.

21  بدو گفت، چه خواهشداری؟ گفت، بفرما تا این دو پسر من در ملکوت تو، یکی بر دست راست و دیگری بر دست چپ تو بنشینند.

25  عیسی ایشان را پیش طلبیده، گفت، آگاه هستید که حکّام امّت‌ها بر ایشان سروری می‌کنند و رؤسا بر ایشان مسلّطند.

23  عیسی به شاگردان خود گفت، هرآینه به شما می‌گویم که شخص دولتمند به ملکوت آسمان به دشواری داخل می‌شود.

28  عیسی ایشان را گفت، هرآینه به شما می‌گویم شما که مرا متابعت نموده‌اید، در معاد وقتی که پسر انسان بر کرسی جلال خود نشیند، شما نیز به دوازده کرسی نشسته، بر دوازده سبط اسرائیل داوریخواهید نمود.

8  پس اگر دستت یا پایت تو را بلغزاند، آن را قطع کرده، از خود دور انداز زیرا تو را بهتر است که لنگ یا شلّ داخل حیات شوی از آنکه با دو دست یا دو پا در نارِ جاودانی افکنده شوی.

13  و اگر اتّفاقاً آن را دریابد، هرآینه به شما می‌گویم بر آن یکی بیشتر شادی می‌کند از آن نود و نه که گم نشده‌اند.

8  این قوم به زبانهای خود به من تقرّب می‌جویند و به لبهای خویش مرا تمجید می‌نمایند، لیکن دلشان از من دور است.

27  امّا عیسی ایشان را بیتأمّل خطاب کرده، گفت، خاطر جمع دارید! منم، ترسان مباشید!

10  آنگاه شاگردانش آمده، به وی گفتند، از چه جهت با اینها به مَثَلها سخن می‌رانی؟

15  زیرا قلب این قوم سنگین شده و به گوشها به سنگینی شنیده‌اند و چشمان خود را بر هم نهاده‌اند، مبادا به چشمها ببینند و به گوشها بشنوند و به دلها بفهمند و بازگشت کنند و من ایشان را شفا دهم.

34  همه این معانی را عیسی با آن گروه به مثلها گفت و بدون مثل بدیشان هیچ نگفت،

25  عیسی خیالات ایشان را درک نموده، بدیشان گفت، هر مملکتی که بر خود منقسم گردد، ویران شود و هر شهری یا خانه‌ای که بر خود منقسم گردد، برقرار نماند.

30  هر که با من نیست، برخلاف من است و هر که با من جمع نکند، پراکنده سازد.

41  مردمان نِینَوا در روز داوری با این طایفه برخاسته، بر ایشان حکمخواهند کرد زیرا که به موعظهٔ یونس توبه کردند و اینک، بزرگتری از یونس در اینجا است.

29  یوغ مرا بر خود گیرید و از من تعلیم یابید زیرا که حلیم و افتادهدل می‌باشم و در نفوس خود آرامی خواهید یافت؛

20  آنگاه شروع به ملامت نمود بر آن شهرهایی که اکثر از معجزات وی در آنها ظاهر شد زیرا که توبه نکرده بودند،

27  پدر همه‌چیز را به من سپرده است و کسی پسر رانمی‌شناسد بجز پدر و نه پدر را هیچ کس می‌شناسد غیر از پسر و کسی که پسر بخواهد بدو مکشوف سازد.

17  امّا از مردم برحذر باشید، زیرا که شما را به مجلسها تسلیم خواهند کرد و در کنایس خود شما را تازیانه خواهند زد،

21  و برادر، برادر را و پدر، فرزند را به موت تسلیم خواهند کرد و فرزندان بر والدین خود برخاسته، ایشان را به قتل خواهند رسانید؛

26  لهذا از ایشان مترسید زیرا چیزی مستور نیست که مکشوف نگردد و نه مجهولی که معلوم نشود.

34  گمان مبرید که آمده‌ام تا سلامتی بر زمین بگذارم. نیامده‌ام تا سلامتی بگذارم، بلکه شمشیر را.

 لیکن تا بدانید که پسر انسان را قدرت آمرزیدن گناهان بر روی زمین هست. آنگاه مفلوج را گفت، برخیز و بستر خود را برداشته، به خانهٔ خود روانه شو!

22  عیسی برگشته، نظر بر وی انداخته، گفت، ای دختر، خاطرجمع باش زیرا که ایمانتتو را شفا داده است! در ساعت آن زن رستگار گردید.

29  در ساعت فریاد کرده، گفتند، یا عیسی ابنالله، ما را با تو چه کار است؟ مگر در اینجا آمده‌ای تا ما را قبل از وقت عذاب کنی؟

 زیرا هر که سؤال کند، یابد و کسی که بطلبد، دریافت کند و هر که بکوبد برای او گشاده خواهد شد.

24  هیچ کس دو آقا را خدمت نمی‌تواند کرد، زیرا یا از یکی نفرت دارد و با دیگری محبّت، و یا به یکی می‌چسبد و دیگر را حقیر می‌شمارد. محال است که خدا و ممُّونا را خدمت کنید.

11  خوشحال باشید چون شما را فحش گویند و جفا رسانند، و بخاطر من هر سخن بدی بر شما کاذبانه گویند.

16  همچنین بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا اعمال نیکوی شما را دیده، پدر شما را که در آسمان است تمجید نمایند

22  لیکن من به شما می‌گویم، هر که به برادر خود بی‌سبب خشم گیرد، مستوجب حکم باشد و هر که برادر خود را راقا گوید، مستوجب قصاص باشد و هر که احمق گوید، مستحّق آتش جهنّم بُوَد.

29  پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آنکه تمام بدنت در جهنّم افکنده شود.

33  باز شنیده‌اید که به اوّلین گفته شده است که، قسم دروغ مخور، بلکه قسمهای خود را به خداوند وفا کن.

..

 گفت، ضروری است که پسر انسان به دست مردم گناهکار تسلیم شده، مصلوب گردد و روز سوم برخیزد.

14  و با یکدیگر از تمام این وقایع گفتگو می‌کردند.

20  و چگونه رؤسای کَهَنه و حکّامِ ما او را به فتوای قتل سپردند و او را مصلوب ساختند.

27  پس از موسی و سایر انبیا شروع کرده، اخبار خود را در تمام کتب برای ایشان شرح فرمود.

33  و در آن ساعت برخاسته، به اورشلیم مراجعت کردند و آن یازده را یافتند که با رفقای خود جمع شده

39  دستها و پایهایم را ملاحظه کنید که من خود هستم و دست بر من گذارده ببینید، زیرا که روح گوشت و استخوان ندارد، چنانکه می‌نگرید که در من است.

48  و شما شاهد بر این امور هستید.

2  و شکایت بر او آغاز نموده، گفتند، این شخص را یافته‌ایم که قوم را گمراه می‌کند و از جزیه دادن به قیصر منع می‌نماید و می‌گوید که خود مسیح و پادشاه است.

47  امّا یوزباشی چون این ماجرا را دید، خدا را تمجید کرده، گفت، در حقیقت، این مرد صالح بود.

28  و شما کسانی می‌باشید که در امتحانهای من با من به سر بردید.

60  پطرس گفت، ای مرد نمی‌دانم چه می‌گویی؟ در همان ساعت که این را می‌گفت، خروس بانگ زد.

67  گفتند، اگر تو مسیح هستی به ما بگو. او به ایشان گفت، اگر به شما گویم مرا تصدیق نخواهید کرد.

11  و زلزله‌های عظیم در جایها و قحطیها و وباها پدید و چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد.

15  زیرا که من به شما زبانی و حکمتی خواهم داد که همهٔ دشمنان شما با آن مقاومت و مباحثه نتوانند نمود.

23  لیکن وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایّام، زیرا تنگی سخت بر روی زمین و غضب بر این قوم حادث خواهد شد.

31  و همچنین شما نیز چون بینید که این امور واقع می‌شود، بدانید که ملکوت خدا نزدیک شده است.

10  و در موسم، غلامی نزد باغبانان فرستاد تا از میوهٔ باغ بدو سپارند. امّا باغبانان او را زده، تهیدست بازگردانیدند.

19  آنگاه رؤسای کهنه و کاتبان خواستند که در همان ساعت او را گرفتار کنند، لیکن از قوم ترسیدند زیرا که دانستند که این مثل را دربارهٔ ایشان زده بود.

26  پس چون نتوانستند او را به سخنی در نظر مردم ملزم سازند، از جواب او در عجب شده، ساکت ماندند.

39  آنگاه بعضی از فریسیان از آن میان بدو گفتند، ای استاد شاگردان خود را نهیب نما.

46  و به ایشان گفت، مکتوب است که خانهٔ من خانهٔ عبادت است لیکن شما آن را مغاره دزدان ساخته‌اید.

25  زیرا گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از دخول دولتمندی در ملکوتخدا.

30  بر همین منوال خواهد بود در روزی که پسر انسان ظاهر شود.

18  آیا هیچ‌کس یافت نمی‌شود که برگشته خدا را تمجید کند جز این غریب؟

26  و چنانکه در ایّام نوح واقع شد، همانطور در زمان پسر انسان نیز خواهد بود،

21  پسر وی را گفت، ای پدر به آسمان و به حضور تو گناه کرده‌ام و بعد از این لایق آن نیستم که پسر تو خوانده شوم.

 و برای مهمانان مثلی زد، چون ملاحظه فرمود که چگونه صدر مجلس را اختیار می‌کردند. پس به ایشان گفت،

14  که خجسته خواهی بود زیرا ندارند که تو را عوض دهند و در قیامت عادلان، به تو جزا عطا خواهد شد.

28  در آنجا گریه و فشار دندان خواهد بود، چون ابراهیم واسحاق و یعقوب و جمیع انبیا را در ملکوت خدا بینید و خود را بیرون افکنده یابید

33  لیکن می‌باید امروز و فردا و پس فردا راه روم، زیرا که محال است نبی بیرون از اورشلیم کشته شود.

36  و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند تا هروقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ برای او بازکنند.

22  امّا چون شخصی زورآورتر از او آید، بر او غلبه یافته، همهٔ اسلحهٔ او را که بدان اعتماد می‌داشت، از او می‌گیرد و اموال او را تقسیم می‌کند.

46  گفت وای بر شما نیز ای فقها زیرا که بارهای گران را بر مردم می‌نهید و خود بر آن بارها، یک انگشت خود را نمی‌گذارید.

13  وای بر تو ای خورَزین؛ وای بر تو ای بیتصیدا، زیرا اگر معجزاتی که در شما ظاهر شد در صور و صیدون ظاهر می‌شد، هرآینه مدّتی در پلاس و خاکستر نشسته، توبه می‌کردند.

30  که ناگاه دو مرد، یعنی موسی و الیاس با وی ملاقات کردند.

40  و چون عیسی مراجعت کرد، خلق او را پذیرفتند زیرا جمیع مردم چشم به راه او می‌داشتند.

 زیرا که من نیز شخصی هستم زیر حکم و لشکریان زیر دست خود دارم. چون به یکی گویم برو، می‌رود و به دیگری بیا، می‌آید و به غلام خود این را بکن، می‌کند.

..

 زیرا هنوز کتاب را نفهمیده بودند که باید او از مردگان برخیزد.

30  چون عیسی سرکه را گرفت، گفت، تمام شد. و سر خود را پایین آورده، جان بداد.

18  پس گفتند، چه چیز است این اندکی که می‌گوید؟ نمی‌دانیم چه می‌گوید.

22  پس شما همچنین الآن محزون می‌باشید، لکن باز شما را خواهم دید و دل شما خوش خواهد گشت و هیچ‌کس آن خوشی را از شما نخواهد گرفت.

8  جلال پدر من آشکارا می‌شود به اینکه میوهٔ بسیار بیاورید و شاگرد من بشوید.

24  و اگر در میانِ ایشان کارهایی نکرده بودم که غیر از من کسی هرگز نکرده بود، گناه نمی‌داشتند. ولیکن اکنون دیدند و دشمن داشتند مرا و پدر مرا نیز.

15  اگر مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید.

 عیسی گفت، او را واگذار زیرا که بجهت روز تکفین من این را نگاه داشته‌است.

32  و من اگر از زمین بلند کرده شوم، همه را به سوی خود خواهم کشید.

24  مرتا به وی گفت، می‌دانم که در قیامت روز بازپسین خواهد برخاست.

47  پس رؤسای کَهَنَه و فریسیان شورا نموده، گفتند، چه کنیم زیرا که این مرد، معجزات بسیار می‌نماید؟

11  من شبان نیکو هستم. شبان نیکو جان خود را در راه گوسفندان می‌نهد.

19  باز به‌سبب این کلام، در میان یهودیان اختلاف افتاد.

27  گوسفندان من آواز مرا می‌شنوند و من آنها را می‌شناسم و مرا متابعت می‌کنند.

38  و لکن چنانچه بجا می‌آورم، هرگاه به من ایمان نمی‌آورید، به اعمال ایمان آورید تا بدانید و یقین کنید که پدر در من است و من در او.

23  و از اینجهت والدین او گفتند، او بالغ است از خودش بپرسید.

12  پس عیسی باز بدیشان خطاب کرده، گفت، من نورِ عالم هستم. کسی که مرا متابعت کند، در ظلمت سالک نشود بلکه نور حیات را یابد.

17  و نیز در شریعت شما مکتوب است که شهادت دو کسحقّ است.

22  یهودیان گفتند، آیا ارادهٔ قتل خود دارد که می‌گوید به جایی خواهم رفت که شما نمی‌توانید آمد؟

28  عیسی بدیشان گفت، وقتی که پسر انسان را بلند کردید، آن وقت خواهید دانست که من هستم و از خود کاری نمی‌کنم بلکه به آنچه پدرم مرا تعلیم داد، تکلّم می‌کنم.

35  و غلام همیشه در خانه نمی‌ماند، امّا پسر همیشه می‌ماند.

45  و امّا من از این سبب که راست می‌گویم، مرا باور نمی‌کنید.

5  زیرا که برادرانش نیز به او ایمان نیاورده بودند.

16  عیسی در جواب ایشان گفت، تعلیم من از من نیست، بلکه از فرستنده من.

43  عیسی در جواب ایشان گفت، با یکدیگر همهمه مکنید.

24  آمین آمین به شما می‌گویم هر که کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد و در داوری نمی‌آید، بلکه از موت تا به حیات منتقل گشته است.

30  من از خود هیچ نمی‌توانم کرد بلکه چنانکه شنیده‌ام داوری می‌کنم و داوری من عادل است زیرا که ارادهٔ خود را طالب نیستم بلکه ارادهٔ پدری که مرا فرستاده است. عیسی ادعای خود را ثابت می‌کند

37  و خود پدر که مرا فرستاد، به من شهادت داده است که هرگز آواز او را نشنیده و صورت او را ندیده‌اید،

43  من به اسم پدر خود آمده‌ام و مرا قبول نمی‌کنید، ولی هرگاه دیگری به اسم خود آید، او را قبول خواهید کرد.

13  و کسی به آسمان بالا نرفت مگر آن کس که از آسمان پایین آمد، یعنی پسر انسان که در آسمان است.

9  آن نورِ حقیقی بود که هر انسان را منوّر می‌گرداند و در جهان آمدنی بود.

..

31  و همچنین رؤسای کهنه و کاتبان استهزاکنان با یکدیگر می‌گفتند، دیگران را نجات داد و نمی‌تواند خود را نجات دهد.

21  به درستی که پسر انسان بطوری که دربارهٔ او مکتوب است، رحلت می‌کند. لیکن وای بر آن کسی که پسر انسان به‌واسطهٔ او تسلیم شود. او را بهتر می‌بود که تولد نیافتی.

55  و رؤسای کهنه و جمیع اهل شورا در جستجوی شهادت بر عیسی بودند تا او را بکشند و هیچ نیافتند،

62  عیسی گفت، من هستم؛ و پسر انسان را خواهید دید که برطرف راست قوّت نشسته، در ابرهای آسمان می‌آید.

19  زیرا که در آن ایّام، چنان مصیبتی خواهد شد که از ابتدای خلقتی که خدا آفرید تاکنون نشده و نخواهد شد.

5  پس یک نفر دیگر فرستاده، او را نیز کشتند و بسا دیگران را که بعضی را زدند و بعضی را به قتل رسانیدند.

13  و چند نفر از فریسیان و هیرودیان را نزد وی فرستادند تا او را به سخنی به دام آورند.

17  و تعلیم داده، گفت، آیا مکتوب نیست که خانهٔ من خانهٔ عبادتِ تمامی امّت‌ها نامیده خواهد شد؟ امّا شما آن را مغاره دزدان ساخته‌اید.

 و چون از کوه به زیر می‌آمدند، ایشان را قدغن فرمود که تا پسر انسان از مردگان برنخیزد، از آنچه دیده‌اند کسی را خبر ندهند.

35  در ساعت گوشهای او گشاده و عقده زبانش حلّ شده، به درستی تکلّم نمود.

3  مگر این نیست نجّار پسر مریم و برادر یعقوب و یوشا و یهودا و شمعون؟ و خواهران او اینجا نزد ما نمی‌باشند؟ و از او لغزش خوردند.

34  او وی را گفت، ای دختر، ایمانت تو را شفا داده است. به سلامتی برو و از بلای خویش رستگار باش.

41  پس دست دختر را گرفته، به وی گفت، طَلیتا قومی. که معنی آن این است، ای دختر، تو را می‌گویم برخیز.

30  زیرا که می‌گفتند روحی پلید دارد.

23  پس ایشان را پیش طلبیده، مَثَلها زده، بدیشان گفت، چطور می‌تواند شیطان، شیطان را بیرون کند؟

26  و اگر شیطان با نفس خود مقاومت نماید و منقسم شود، او نمی‌تواند قائم ماند، بلکه هلاک می‌گردد.

29  لیکن هر که به روح‌القدس کفر گوید، تا به ابد آمرزیده نشود، بلکه مستحقّ عذاب جاودانی بُوَد.

8  من شما را به آب تعمید دادم. لیکن او شما را به روح‌القدس تعمید خواهد داد.

..

8   لکن ترسندگان وبی‌ایمانان و خبیثان و قاتلان و زانیان و جادوگران و بت‌پرستان و جمیع دروغ‌گویان، نصیب ایشان در دریاچه افروختهشده به آتش و کبریت خواهد بود. این است موت ثانی.

11  و جلال خدا را دارد و نورش مانند جواهر گرانبها، چون یشم بلورین.

11  و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و حقّ نام دارد و به عدل داوری و جنگ می‌نماید،

21   و باقیان به شمشیری که از دهان اسبسوار بیرون می‌آمد کشته شدند و تمامی مرغان از گوشت ایشان سیر گردیدند.

7   و فرشته مرا گفت، چرا متعجّب شدی؟ من سِرّ زن و آن وحش را که هفت سر و ده شاخ دارد که حامل اوست، به تو بیان می‌نمایم.
12  و آن ده شاخ که دیدی، ده پادشاه هستند که هنوز سلطنت نیافته‌اند بلکه یک ساعت با وحش چون پادشاهان قدرت می‌یابند.
16  و امّا ده شاخ که دیدی و وحش، اینها فاحشه را دشمن خواهند داشت و او را بینوا و عریان خواهند نمود و گوشتش را خواهند خورد و او را به آتش خواهند سوزانید،
11  و ایشان بوساطت خون برّه و کلام شهادت خود بر او غالب آمدند و جان خود را دوست نداشتند.
4   اینانند دو درخت زیتون و دو چراغدان که در حضور خداوند زمین ایستاده‌اند.
8   و بدنهای ایشان در شارعِ عامِّ شهر عظیم که به معنیِ روحانی، به سدوم و مصر مسمّیٰ است، جایی که خداوند ایشان نیز مصلوب گشت، خواهد ماند.
12  و آوازی بلند از آسمان شنیدند که بدیشان می‌گوید، به اینجا صعود نمایید. پس در ابر، به آسمان بالا شدند و دشمنانشان ایشان را دیدند.
10  از آن زحماتی که خواهی کشید مترس! اینک، ابلیس بعضی از شما را در زندان خواهد انداخت تا تجربه کرده شوید و مدّت ده روز زحمت خواهید کشید. لکن تا به مرگ امین باش تا تاج حیات را به تو دهم.
  من یوحنّا، که برادر شما و شریک در مصیبت و ملکوت و صبر در عیسی مسیح هستم، بجهت کلام خدا و شهادت عیسی مسیح در جزیره‌ای مسمّیٰ به پَطْمُس شدم.
..
5  همچنین ای جوانان، مطیع پیران باشید، بلکه همه با یکدیگر فروتنی را بر خود ببندید، زیرا خدا با متکبرّان مقاومت می‌کند و فروتنان را فیض می‌بخشد.
4  و در این متعجّب هستند که شما همراه ایشان به سوی همین اسرافِ اَوْباشی نمی‌شتابید و شما را دشنام می‌دهند.
13  بلکه بقدری که شریک زحمات مسیح هستید، خشنود شوید، تا در هنگام ظهور جلال وی شادی و وجد نمایید.
 چونکه سیرتِ طاهر و خداترس شما را بینند.
 بنابراین، در کتاب مکتوب است که، اینک، می‌نهم در صهیون سنگی سر زاویه برگزیده و مکرّم، و هر که به وی ایمان آوَرَدْ خجل نخواهد شد.
10  که دربارهٔ این نجات، انبیایی که از فیضی که برای شما مقرّر بود، اِخبار نمودند، تفتیش و تفحّص می‌کردند
..
اعمال رسولان
19  ولی چون یهود مخالفت نمودند، ناچار شده به قیصر رفع دعوی کردم، نه تا آنکه از امّت خود شکایت کنم.
23  پس چون روزی برای وی معیّن کردند، بسیاری نزد او به منزلش آمدند که برای ایشان به ملکوت خدا شهادت داده، شرح می‌نمود و از تورات موسی و انبیا از صبح تا شام دربارهٔ عیسی اقامه حجّت می‌کرد.
22  اکنون نیز شما را نصیحت می‌کنم که خاطرجمع باشید زیرا که هیچ ضرری به جان یکی از شما نخواهد رسید مگر به کشتی.
31  پولُس یوزباشی و سپاهیان را گفت، اگر اینها در کشتی نمانند، نجات شما ممکن نباشد.
11  پس هر گاه ظلمی یا عملی مستوجب قتل کرده باشم، از مردن دریغ ندارم. لیکن اگر هیچ یک از این شکایتهایی که اینها بر من می‌آورند اصلی ندارد، کسی نمی‌تواند مرا به ایشان سپارد. به قیصر رفع دعوی می‌کنم.
 و یهودیان نیز با او متّفق شده گفتند که چنین است.
5  پولُس گفت، ای برادران، ندانستم که رئیس کَهَنَه است، زیرا مکتوب است حاکم قوم خود را بد مگوی.
9  پس غوغای عظیم برپا شد و کاتبانِ از فرقه فریسیان برخاسته مخاصمه نموده، می‌گفتند که در این شخص هیچ بدی نیافته‌ایم و اگر روحی یافرشته‌ای با او سخن گفته باشد با خدا جنگ نباید نمود.
29  پس یافتم که در مسائل شریعت خود از او شکایت می‌دارند، ولی هیچ شکوهای مستوجب قتل یا بند نمی‌دارند.
18  و چون به نزدش حاضر شدند،ایشان را گفت، بر شما معلوم است که از روز اوّل که وارد آسیا شدم، چطور هر وقت با شما بسر می‌بردم؛
22  و اینک، الآن در روح بسته شده، به اورشلیم می‌روم و از آنچه در آنجا بر من واقع خواهد شد، اطّلاعی ندارم.
26  پس امروز از شما گواهی می‌طلبم که من از خون همه بری هستم،
40  زیرا در خطریم که در خصوص فتنه امروز از ما بازخواست شود چونکه هیچ علّتی نیست که دربارهٔ آن عذری برای این ازدحام توانیم آورد.
10  زیرا که من با تو هستم و هیچ‌کس تو را اذیّت نخواهد رسانید زیرا که مرا در این شهر خلقِ بسیار است.
28  زیرا که در او زندگی و حرکت و وجود داریم چنانکه بعضی از شعرای شما نیز گفته‌اند که از نسل او می‌باشیم.
32  چون ذکر قیامت مردگان شنیدند، بعضی استهزا نمودند و بعضی گفتند، مرتبه دیگر در این امر از تو خواهیم شنید.
6  پس رسولان و کشیشان جمع شدند تا در این امر مصلحت بینند.
30  لکن خدا او را از مردگان برخیزانید.
17  امّا او به دست خود به سوی ایشان اشاره کرد که خاموش باشند و بیان نمود که چگونه خدا او را از زندان خلاصی داد و گفت، یعقوب و سایر برادران را از این امور مطّلع سازید. پس بیرون شده، به جای دیگر رفت
22  و خلق ندا می‌کردند که آواز خداست نه آواز انسان.
14  که با تو سخنانی خواهد گفت، که بدانها تو و تمامی اهل خانهٔ تو نجات خواهید یافت.
15  بار دیگر خطاب به وی رسید که آنچه را خدا پاک کرده است، تو حرام مخوان.
38  یعنی عیسی ناصری را که خدا او را چگونه به روح‌القدس و قوّت مسح نمود که او سیر کرده، اعمال نیکو بجا می‌آورد و همه مقهورین ابلیس را شفا می‌بخشید زیرا خدا با وی می‌بود.
23  امّا بعد از مرور ایام چند یهودیانْ شورا نمودند تا او را بکشند.
7  زیرا که ارواح پلید از بسیاری که داشتند نعره زده، بیرون می‌شدند ومفلوجان و لنگان بسیار شفا می‌یافتند.
12  پس قوم و مشایخ و کاتبان را شورانیده، بر سر وی تاختند و او را گرفتار کرده، به مجلس حاضر ساختند.
32  و ما هستیم شاهدان او بر این امور، چنانکه روح‌القدس نیز است که خدا او را به همهٔ مطیعان او عطا فرموده است.
39  ولی اگر از خدا باشد، نمی‌توانید آن را برطرف نمود مبادا معلوم شود که با خدا منازعه می‌کنید.
16  که با این دو شخص چه کنیم؟ زیرا که بر جمیع سکنه اورشلیم واضح شد که معجزهای آشکار از ایشان صادر گردید و نمی‌توانیم انکارکرد.
13  پس چون دلیری پطرس و یوحنّا را دیدند و دانستند که مردم بی‌علم و اُمّی هستند، تعجّب کردند و ایشان را شناختند که از همراهان عیسی بودند.
25  که به‌وسیلهٔ روح‌القدس به زبان پدر ما و بندهٔ خود داود گفتی، چرا امّت‌ها هنگامه می‌کنند و قومها به باطل می‌اندیشند؛
15  و رئیس حیات را کشتید که خدا او را از مردگان برخیزانید و ما شاهد بر او هستیم.
21  که می‌باید آسمان او را پذیرد تا زمان معادِ همه‌چیز که خدا از بدوِ عالم به زبان جمیع انبیای مقدّس خود، از آن اِخبار نمود.
19  و از بالا در افلاک، عجایب و از پایین در زمین، آیات را از خون و آتش و بخار دود به ظهور آورم.
25  زیرا که داود دربارهٔ وی می‌گوید، خداوند را همواره پیش روی خود دیده‌ام که به دست راست من است تا جنبش نخورم؛
31  دربارهٔ قیامت مسیح پیش دیده، گفت که، نَفْس او در عالم اموات گذاشته نشود و جسدِ او فساد را نبیند.
35  تا دشمنانت را پای‌انداز تو سازم.
12  پس همه در حیرت و شکّ افتاده، به یکدیگر گفتند، این به کجا خواهد انجامید؟
20  خورشید به ظلمت و ماه به خون مبدّل گردد قبل از وقوعِ روزِ عظیمِ مشهور خداوند.
24  که خدا دردهای موت را گسسته، او را برخیزانید زیرا محال بود که موت او را در بند نگاه دارد،
17  که او با ما محسوب شده، نصیبی در این خدمت یافت.
23  آنگاه دو نفر، یعنی یوسف مسمّیٰ به بَرسَبا که به یوُستُس ملقّب بود و مَتِیاس را برپا داشتند،
..
تسالونیکیان
 و خداوند دلهای شما را به محبّت خدا و به صبر مسیح هدایت کند.
 و نان هیچ‌کس را مفت نخوردیم بلکه به محنت و مشقّت شبانه‌روز به کار مشغول می‌بودیم تا بر احدی از شما بار ننهیم.
 زنهار کسی به هیچ‌وجه شما را نفریبد، زیرا که تا آن ارتداد، اوّل واقع نشود و آن مرد شریر، یعنی فرزند هلاکت ظاهر نگردد، آن روز نخواهد آمد؛
 آنگاه آن بی‌دین ظاهر خواهد شد، که عیسی خداوند او را به نَفَس دهان خود هلاک خواهد کرد و به تجلّی ظهورِ خویش، او را نابود خواهد ساخت؛
22  از هر نوع بدی احتراز نمایید.
24  امین است دعوت‌کنندهٔ شما که این را هم خواهد کرد.
 که ظهور او به عمل شیطان است با هر نوع قوّت و آیات و عجایب دروغ
10  هنگامی که آید تا در مقدّسان خود جلال یابد و در همهٔ ایمانداران از او تعجّب کنند در آن روز، زیرا که شما شهادت ما را تصدیق کردید.
20  نبوّتها را خوار مشمارید.
25  ای برادران، برای ما دعا کنید.
..
کولوسیان
 و او ما را نیز از محبّت شما که در روح است خبر داد.
23  به شرطی که در ایمان بنیاد نهاده و قایم بمانید و جنبش نخورید از امید انجیل که در آن تعلیم یافته‌اید و به تمامی خلقتِ زیر آسمان بدان موعظه شده است و من پولُس خادم آن شده‌ام.
18  و او بدن یعنی کلیسا را سر است، زیرا که او ابتدا است و نخست‌زاده از مردگان تا در همه‌چیز او مقدّم شود.
..
فیلمان
17  پس هرگاه مرا رفیق می‌دانی، او را چون من قبول فرما.
13  و من می‌خواستم که او را نزد خود نگاه دارم، تا به عوض تو مرا در زنجیرهای انجیل خدمت کند،
..
یعقوب
 و اینک، لگام را بر دهان اسبان می‌زنیم، تا مطیع ما شوند، و تمام بدن آنها را برمی‌گردانیم.
 و زبان آتشی است! آن عالَمِ ناراستی در میان اعضای ما زبان است که تمام بدن را می‌آلاید و دایرهٔ کائنات را می‌سوزاند و از جهنّم سوخته می‌شود!
11  آیا چشمه از یک شکاف آب شیرین و شور جاری می‌سازد؟
 آیا گمان دارید که کتاب عبث می‌گوید، روحی‌که او را در ما ساکن کرده است، تا به غیرت بر ما اشتیاق دارد؟
10  در حضور خدا فروتنی کنید، تا شما را سرافراز فرماید.
15  به عوض آنکه باید گفت که، اگر خدا بخواهد، زنده می‌مانیم و چنین و چنان می‌کنیم.
17  هر بخشندگیِ نیکو و هر بخششِ کامل از بالا است، و نازل می‌شود از پدر نورها، که نزد او هیچ تبدیل و سایهٔ گَردِش نیست.
24  زیرا خود را نگریست و رفت و فوراً فراموش کرد که چطور شخصی بود.
..
رومیان
11  زیرا بسیار اشتیاق دارم که شما را ببینم تا نعمتی روحانی به شما برسانم که شما استوار بگردید،
15  و او صورت خدای نادیده است، نخست‌زادهٔ تمامی آفریدگان.
 یا خدمت در خدمتگزاری، یا معلّم در تعلیم،
16  برای یکدیگر همان فکر داشته باشید و در چیزهای بلند فکر مکنید بلکه با ذلیلان مدارا نمایید و خود را دانا مشمارید.
 زیرا که به این سبب باج نیز می‌دهید، چونکه خدّام خدا و مواظب در همین امر هستند.
19  به قوّت آیات و معجزات و به قوّت روح خدا. به‌حدّی که از اورشلیم دور زده تا به اَلیرِکُون بشارت مسیح را تکمیل نمودم.
28  پس چون این را انجام دهم و این ثمر را نزد ایشان ختم کنم، از راه شما به اسپانیا خواهم آمد.
 ولکن چنین نیست که کلام خدا ساقط شده باشد؛ زیرا همه که از اسرائیلاند، اسرائیلی نیستند،

33  چنانکه مکتوب است که، اینک، در صهیون سنگی مصادم و صخره لغزش می‌نهم و هر که بر او ایمان آورد، خجل نخواهد گردید.

14  پس چگونه بخوانند کسی را که به او ایمان نیاورده‌اند؟ و چگونه ایمان آورند به کسی که خبر او را نشنیده‌اند؟ و چگونه بشنوند بدون واعظ؟
18  لکن می‌گویم آیا نشنیدند؟ البتّه شنیدند، صوت ایشان در تمام جهان منتشر گردید و کلام ایشان تا اقصای ربع مسکون رسید.
15  زیرا اگر ردّ شدن ایشان مصالحت عالم شد، باز یافتن ایشان چه خواهد شد؟ جز حیات از مردگان!
4  پس چونکه در موت او تعمید یافتیم، با او دفن شدیم تا آنکه به همین قسمی که مسیح به جلال پدر از مردگان برخاست، ما نیز در تازگی حیات رفتار نماییم.
9  زیرا می‌دانیم که چون مسیح از مردگان برخاست، دیگر نمی‌میرد و بعد از این موت بر او تسلّطی ندارد.
11  و اگر روح او که عیسی را از مردگان برخیزانید در شما ساکن باشد، او که مسیح را از مردگان برخیزانید، بدنهای فانی شما را نیز زنده خواهد ساخت به روح خود که در شما ساکن است.
27  و او که تفحّصکننده دلهاست، فکر روح را می‌داند زیرا که او برای مقدّسین برحسب ارادهٔ خدا شفاعت می‌کند.
35  کیست که ما را از محبّت مسیح جدا سازد؟ آیا مصیبت یا دلتنگی یا جفا یا قحط یا عریانی یا خطر یا شمشیر؟
15  پایهای ایشان برای خون ریختن شتابان است.
15  زیرا که شریعت باعث غضب است، زیراجایی که شریعت نیست تجاوز هم نیست.
21  و یقین دانست که به وفای وعدهٔ خود نیز قادر است.

..
قرآن

هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمی‏تواند جلو آن را بگیرد; و هر چه را امساک کند، کسی غیر از او قادر به فرستادن آن نیست; و او عزیز و حکیم است! (2)

تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد! (8)

ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏های نفس او را می‏دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! (16)

هنگامی که آنها را می‏بینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می‏برد; و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا می‏دهی; اما گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شده‏اند! هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می‏پندارند; آنها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! خداوند آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف می‏شوند؟! (4)

نه آنها (هرگز) به این سخن یقین دارند، و نه پدرانشان! سخن بزرگی از دهانشان خارج می‏شود! آنها فقط دروغ می‏گویند! (5)

(می‏گویند:) پروردگارا! عذاب را از ما برطرف کن که ایمان می‏آوریم. (12)

و اگر به من ایمان نمی‏آورید، از من کناره‏گیری کنید (و مانع ایمان آوردن مردم نشوید)! (21)

ما آن دو را جز بحق نیافریدیم; ولی بیشتر آنان نمی‏دانند! (39)

ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس! (3)

اگر (بفرض محال) خدا می‏خواست فرزندی انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را می‏خواست برمیگزید; منزه است (از اینکه فرزندی داشته باشد)! او خداوند یکتای پیروز است! (4)

..
تورات

11.  خداوند خالق پدرانتان هزار برابر چون شما بر شما بیفزاید، و چنانکه به شما گفت، شما را برکت دهد.

14.  به من جواب داده گفتید: موضوعی که گفتی انجام بدهیم، خوب است.

17.  در داوری طرفداری نکنید. به موضوع یا به مدعی، چه کوچک چه بزرگ باشد گوش بدهید. از حضور کسی نهراسید چونکه داوری از آن خداوند است. موضوعی که برای شما دشوار باشد نزد من بیاورید و من به آن گوش خواهم داد.

30.  خداوند خالقتان که پیشاپیش شما می‌رود، به همان گونه‌ای که برای شما، در نظر شما، با مصریان عمل نمود برای شما خواهد جنگید.

4.      به قوم چنین فرمان بده: شما از مرز برادرانتان فرزندان «عِساو» که در سِعیر ساکنند عبور می‌کنید. از شما ترسانند، زیاد احتیاط کنید.

3.      خداوند خالق ما، «عُوگ» پادشاه «باشان» و تمام قومش را هم به دست ما تسلیم کرد تا حدی که وی را شکست دادیم و رهایی یافته‌ای برای او باقی نگذاشتیم.

26.  خداوند به سبب شما به من خشم کرد و به سخنم گوش نداد. خداوند به من گفت: تو را بس است. بار دیگر در این مورد با من به صحبت ادامه نده.

6.      رعایت نموده عمل کنید، زیرا این (توراه) در نظر اقوام، عقل و فهم شماست که اگر از تمام این قانون‌ها خبر یابند خواهند گفت: این قوم بزرگ، تنها قوم عاقل و فهیم است.

15.  خداوند هر گونه بیماری را از تو دور خواهد کرد و هیچیک از دردهای درمان‌ناپذیر مصریان را که می‌شناسی، بر تو مستولی نخواهد نمود، بلکه آنها را به دشمنان تو خواهد داد.

19.  یعنی تجربه‌های بزرگ و آیات و معجزات و قدرتی قوی و بازویی افراشته را که چشمانت مشاهده نمود که خداوند خالقت (به وسیلهی آنها) تو را بیرون آورد (به یاد آور). خداوند خالقت با همه‌ی قوم‌هایی‌که تو از حضور آنها ترس داری چنین عمل خواهد نمود.

23.  خداوند خالقت آنها را در برابر تو تسلیم می‌کند و تا نابودیشان آنها را فوق‌العاده آشفته می‌گرداند.

7.      روزگار پیشین را به یاد آور. به سال‌های هر دوره‌ای تأمل نما. از پدرت بپرس تا تو را خبردار کند، از پیرانت (سوال کن) تا به تو بگویند.

12.  خداوند وی را جداگانه رهبری کرده است و کنار او نیروی دیگری وجود ندارد.

18.  پروردگاری را که به وجودت آورد ترک نمودی و قادری را که خالق توست به فراموشی سپردی.

27.  اگر از تکبر دشمن هراس نمی‌داشتم که مبادا دشمنانشان موضوع را وارونه تعبیر کنند و مبادا که بگویند: «نیروی ما غالب آمد و خداوند هیچیک از این (کار)ها را انجام نداده است» (این کار را می‌کردم)

31.  زیرا معبود آن (کافر)ها مانند پروردگار ما نیست حتی اگر دشمن‌های ما حَکَم باشند.

39.  پس اکنون ملاحظه کنید که خود من هستم و نیرویی دیگر در کنار من نیست، من می‌میرانم و زنده می‌کنم، در هم می‌کوبم و شفا می‌دهم و کسی نیست که از دست من رهایی دهد.

25.  لعنت بر کسی که رشوه بگیرد تا شخص بیگناهی را بکشد و تمام قوم بگوید آمین.

7.      خداوند دشمنانت را که علیه تو قیام می‌کنند در برابرت شکست داده تسلیم خواهد کرد (دشمنانت) از یک راه به سوی تو آمده از هفت راه از پیش تو خواهند گریخت.

13.  نظر به اینکه فرمان‌های خداوند خالقت را اطاعت می‌کنی و آنچه من امروز به تو فرمان می‌دهم رعایت نموده انجام می‌دهی. خداوند موجب می‌گردد که تو سرور باشی نه زیردست و فقط در رتبه‌های بالا قرار گیری و در رتبه‌ی پایین قرار نداشته باشی.

عکاسی 620

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد