مصاحبه // پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس //محمد نانکلی//

به نام خداوند بخشنده مهربان

مصاحبه // پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس //

1)  لطفا خودتان را معرفی کنید.

  نام و نام خانوادگی : محمد نانکلی

  از شهر : تویسرکان ( همدان )

  شهر محل تولد : تویسرکان ( همدان )

  شهر محل سکونت: تویسرکان ( همدان )

سابقه داستان نویس : پنج سال... اما به صورت حرفه ای دو سال

 

2)  نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقهمندی داستان نویسانبهادامهاینرشته را چگونه می بینید؟هیچ کس در هیچ حرفه ای از تشویق و پاداش بدش نمی آید اما در هنر گاهی تشویق عملی سو دارد! به خاطر همین باید در برگزاری آنان دقت داشته باشیم اما در کل محرک خوبی است برای داستان نویسانی همچون من. 

 

3)  انجمن های ادبی وکارگاه ها و محافل داستان نویسی را در رشد و شکوفایی استعداد هاو یادگیری اصولی وتخصصی داستان نویسی را چگونه ارزیابی می کنید؟ انجمن ها و محافل می توانند کمک زیادی در گشوده شدن دید هنر جوداشته باشند  اما همه ی این ها منوط به یک چیز است مطالعه مطالعه مطالعه...

 

4)   فکر می کنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلش را همعنوان کنید؟همیشه رمان، جذاب بوده است اما در عصر سرعت یک داستان کوتاه خوب جای یک رمان قوی را می گیرد!.داستانک اما جای کار بسیار دارد.

 

5)  چطور یک نقد ادبی و در کل نقد کردن داستان را اصولی می دادنید و مزایای یک نقد خوب و در عوض فرایند نقدهای غیر اصولی و اثر آن را در نویسنده نمایید؟مطمئنا یک نقد خوب از یک اثر باعث تولد یک اثر بهتر در آینده می شود اما یک نقد ناعادلانه و غلط عاملی است برای تولد یک اثر مرده!...

 

ـ کوتاه ترین توصیف خود را بیان نمایید.

1.  ادبیات داستانی:همچنان ناشناخته

3       فانوس:ستاره ها رویادم می اندازد

4       داستان نویسان:جاسوسان خدا در زمین!...

5       آخرین دوره فانوس:متاسفم

6       کتاب:فرار به واقعییت

7       جایزه ادبی فانوس:یک فرصت

8       جایزه های ادبی خصوصی:نیاز به شناخت دارد

9       چاپ الکترونیکی داستانبرای آنان که اهلش هستند... خوب

 

10  چاپ داستان به صورت کتاب :آغاز یک پایان

 

مصاحبه //پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس//مهدی زارع//

بنام خداوند بخشنده و مهربان

مصاحبه //پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس//

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید .

 

نام و نام خانوادگی: مهدی زارع

از شهر- مرودشت

شهر محل تولد- شیراز

شهر محل سکونت- مرودشت

سابقه داستانویسی- از سال ها قبل، برگزیده اول جایزه ملی کبوتر حرم،

 برگزیده اول جایزه سته بان، برگزیده اول جشنواره گوهر مکتوب، برگزیده

 اول جایزه کتابداران آباده، برگزیده جشنواره کشوری طنز مکتوب، برگزیده

 دوم جشنواره کشوری هشت و ...

 

دبیر انجمن ادبی باران، نویسنده و روزنامه نگار نشریات، و ...

 

 2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی

 داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید؟ 

این شیوه را، به نوعی تشویق برای بالندگی نویسندگان نوپا تلقی می کنم

 که به واسطه آن، نویسندگان جوان با سایر نویسندگان کهنه کار در محیطی

 صذفاً ادبی با هم آشنا شده، تبادل نظر می کنند و داشته هایشان را در

 

 اختیار یکدیگر می گذارند.

 

3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید؟ 

محرک اصلی داستان نویسی و الهام گیری از فضا و البته انتخاب سوژه، به

 همین انجمن های ادبی مرتبط می شود. نویسندگان با حضور در انجمن ها،

 جسارت و شجاعت خود را برای رسیدن به هدف بالا می برند و به نواقص

 خود از منظر دیگران آگاهی می یابند. جشنواره ها و کارگاه های ضمیمه آن،

 یک صحنه رویارویی با واقعیت درونی هر نویسنده است تا خود را مورد

 ارزیابی قرار دهد. به نوعی نیز محافل داستان نویسی را می توان تحصیل

 راهکار های رسیدن به مدینه ی فاضله ی نویسندگی قلمداد کرد و تا زمانی

 که فرد خودش را در بوته ی نقد نگذارد، قابلیت هایش به ظهور نخواهد

 رسید.

 

4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید؟

 مخاطب امروز، رمان است و آن هم فاصله گرفتن جامعه ی ما از فرهنگ

 کتابخوانی ست. چون کتاب های امروزه، بیشتر جنبه ی سرگرمی دارد. اما

 بهترین روش ارائه کار به مخاطب، داستان کوتاه است. چون تمام قابلیت

 های داستانی را به صورت ایجاز در خود نهفته دارد. مجموعه ای فشرده از بهترین عناصر.

 

5-چطور نقد ادبی و در کل نقد کردن داستان را اصولی میدانید و مزایا ی یک نقد خوب و در عوض فرایند نقد های غیر اصولی و اثر آن را در نویسنده

 عنوان نمایید؟

 نقدهایی خوب و اصولی است که بی طرفانه و به استناد ساختار ها،

 عناصر داستان نویسی، پیرنگ، فضا، صحنه، درونمایه و ... ارزیابی شود. نقد

 های بد که با حب و بغض ها و یک سویه نگری ها همراه است، می تواند

 در کوبش شخصیت نویسنده و کناره گیری او حتی از داستان نویسی هم

 همراه باشد. کاش که همگی ما به درست ارزیابی کردن یکدیگر بپردازیم،

 نه سرکوب شخصیتی هم!

 

- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.

1- ادبیات داستانی- رؤیاهای هر نویسنده

3- فانوس- چراغ راه

4-داستانویسان- خوبان دو عالم

5-آخرین دوره فانوس- نبودم!

6-کتاب- تکه های ذهن من

7-جایزه ادبی فانوس- محک

8-جایزه های ادبی خصوصی- مرموز، اما مطلوب.

9-چاپ الکترونیک داستان- نه...!

10-چاپ داستان بصورت کتاب- فوق العاده. بوی کاغذ، معرکه است!

مصاحبه //پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس//روح الله صالحی//

بنام خداوند بخشنده و مهربان

مصاحبه //پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس//

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید .

 

نام و نام خانوادگی-  روح الله صالحی

از شهر- نهاوند

 

شهر محل تولد-

شهر محل سکونت-

سابقه داستان ویسی-  آغاز فعالیت ادبی ام از سال 1369 می باشد اما از

 سال 1380 به صورت تخصصی به نمایش نامه نویسی  و فیلم نامه

 نویسی و روزنامه نگاری روی آوردم که جوایز متعددی از جشن واره ها را

 برایم به هم راه داشت. رتبه برگزیده داستان نویسی دفاع مقدس استان

 همدان 3 دوره – برگزیده داستانک استان –رتبه دوم طنز مکتوب در جشن

 واره مطبوعات – رتبه برگزیده نمایش نامه نویسی مساجد کشور – نمایش

 نامه نویسی برتر 6دوره استان همدان و...

 

 2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های این گونه را در معرفی و علاقه مندی

 داستان نویسان به ادامه این رشته چه گونه می بینید؟ 

 

هرچند جشن واره ها ملاک برجسته بودن یک هنرمند نیستند اما بی شک

 در راستای معروفی نسل نوجوی عرصه فرهنگ وهنر نقش آفرین

 هستندوتنها راه شناخته شدن به حساب می آید .می ماند نقشه راه ...

 متاسفانه روی کردی برای هدایت نوجویان عرصه هنر به سمت تعالی از

 پیش ترسیم شده دیده نمی شود.

 

3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و

 شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه

 ارزیابی میکنید؟ 

 

انجمن یک تشکل صنفی است و می بایست  بستر کشف  استعداد ها را

 برعهده بگیرند و کارگاه های تخصصی نقش پرورش این استعداد ها برعهده

 دارند که در اغلب شهرهای ایران نگاه تخصصی و آموزشی در این زمینه

 دیده نمی شود و بیشتر  وظیفه روتینگ گردهم آیی هفتگی را برعهده دارند

 و به دلیل نبود آموزش معمولا استعدادها تا سطح مدیر انجمن پرورش می یابند.

 

4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به

 نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید؟

داستانک به دلیل ساختار خاصش هنوز معرفی نشده است و اغلب ایده را

 به جای داستانک  به خورد مخاطب می دهند و متاسفانه در جشنواره ها

 هم برگزیده می شوند.با توجه به آمار بالای پیامک های فاقد ارزش ادبی

 بهترین راه تغییر فضای پیامک ادبی اشاعه داستانک است.

داستان کوتاه از همان بدو ورودش به ایران به دلیل قرار گرفتن در مسیر

 نویسندگان دهه 40 نگاه تخصصی روی آن متمرکز شد و به دلیل عدم

 آگاهی ازمکاتب ادبی و کدکلیدها از توده مردم فاصله گرفت و حتی  داستان

 افرادی چون جلال آل احمد هم نتوانست موجب آشتی مخاطبین عموم با

 داستان کوتاه شود. گواه این حرف میزان چاپ کتب تک چاپ و تیراژ پایین در این سالیان می باشد

رمان اما وضعیت بهتری دارد و در این بین رمان های عاشقانه سهم خوبی از

 

 بازار نشر کتب ادبی را سهم خود کردند کتبی مثل آثار فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی ، ر.اعتمادی و..واین اواخر بامدادخمار و  دا ( ساختاری غیررمان ) توانست  خودی نشان دهند

 

5-چطور نقد ادبی و در کل نقد کردن داستان را اصولی میدانید و مزایا ی یک

 نقد خوب و در عوض فرایند نقد های غیر اصولی و اثر آن را در نویسنده

 عنوان نمایید؟

نقد  در تعریف شناخت صره از ناصره است و عموما می بایست منتقدین

 کتابی را به جامعه معرفی  نمایند اما این جا برعکس است و وقتی کتابی

 مورد توجه جامعه قرار می گیرد منتقدین وارد گود می شوند.

 

بخشی از فضای نقد ما به بده بستان ادبی تبدیل شده است یک نویسنده از

 اثر ادبی دیگری تمجید می کند و وقت دیگر آن یکی پاسخ تمجید دوست را

 در نقد کتابش می دهد. بخشی دیگر تنها به دنبال نشان دادن سطح دانش

 ادبی خود به دیگران است

متاسفانه منتقد تخصصی که صرفا منتقد باشد کمتراز انگشتان یک دست

 داریم

 

- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.

 

1- ادبیات داستانی-  رقص واژه ها روی لبه تیز کاغذ

 

3- فانوس- یادمان خوشی از این روزها

 

4-داستانویسان- غم نان اگر بگذارد...

 

5-آخرین دوره فانوس- رنجی برای پاس داشت نوشتن

6-کتاب- شیره تمدن انسانی

 

7-جایزه ادبی فانوس- تلاش برای روزهای خوب ادبی کشور

 

8-جایزه های ادبی خصوصی- حلقه گم شده فضای فرهنگی کشور

9-چاپ الکترونیک داستان- راهی نو و کم هزینه و عرصه

 پنهاورتر شنیدن

 

10-چاپ داستان بصورت کتاب- آه از بازار 

سردرگم فروش

مصاحبه //پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس//علی محمدی//

بنام خداوند بخشنده و مهربان

مصاحبه //پنجمین دوره جایزه ادبی فانوس//

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید .

نام و نام خانوادگی-

از شهر-

شهر محل تولد-

شهر محل سکونت-

سابقه داستانویسی-  

 2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید؟ 

 

3-انجمن های ادبی و کارگاه ها و محافل داستانویسی را در رشد و شکوفایی استعدادها و یادگیری اصولی و تخصصی داستانویسی را چگونه ارزیابی میکنید؟ 

 

4-فکر میکنید داستان کوتاه یا رمان یا داستانک کدام بیشتر مخاطب دارد و به نظر شما دلیلیش را هم عنوان نمایید؟

 

5-چطور نقد ادبی و در کل نقد کردن داستان را اصولی میدانید و مزایا ی یک نقد خوب و در عوض فرایند نقد های غیر اصولی و اثر آن را در نویسنده عنوان نمایید؟

 

 

- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.

1- ادبیات داستانی-

3- فانوس-

4-داستانویسان-

5-آخرین دوره فانوس-

6-کتاب-

7-جایزه ادبی فانوس-

8-جایزه های ادبی خصوصی-

9-چاپ الکترونیک داستان-

10-چاپ داستان بصورت کتاب-

 

 

سلام

علی محمدی خاورانی هستم
ساکن شهر اصفهان
اصالتا اهل آبادان
حدود ده سال هست که به صورت حرفه ای کار داستان و داستان نویسی میکنم
فکر میکنم جایزه های ادبی جز نقش انگیزه دادن به صاحب اثر و ترقیب او به ادامه ی کار اثر دیگری در حرفه ی او نداشته باشند. انسانها ذاتا علاقه دارند که مورد تایید قرار بگیرند
انجمن های ادبی اگر تبدیل به محفل نشوند برای تایید و یا کوبیدن اثری میتوانند مفید باشند. کما اینکه من سالها عضو انجمن داستان نویسان اصفهان بودم. و این شش هفت سال اخیر کار اجرایی هم در آنجا انجام دادم
در مورد داستان کوتاه و یا رمان فکر میکنم تفاوتی در کل اثر وجود ندارد. این شکل دیدگاه نویسنده و صاحب اثر نسبیت به اجتماع و حوزه ای است که در آن کار میکند. و بالاخره هر کدام طرفدار عام یا خاص خودش را خواهد پیدا کرد.
و نقد: فکر میکنم و البته خیلی دوست دارم نقدهایی را بشنوم که نویسنده تمام تلاشش را کرده تا پیچیدگی درماتیکی و یا تکنیک خاصی را در اثر بوجود بیاورد و منتقد تیزبین با دقت متوجه آن شده و به آن اشاره میکند. حالا اینکه این پیچش خوب از کار درآمده یا نه جزو مسائل ثانویه است.
و در کل مطمئنم کتاب باید به صورت چاپی و با ناشری معتبر تولید شود.

با سپاس

علی محمدی خاورانی

مصاحبه //ششمین دوره جایزه ادبی فانوس//آریا معصومی//

بنام خداوند بخشنده و مهربان

مصاحبه //ششمین دوره جایزه ادبی فانوس//

 

1-لطفا خودتان را معرفی کنید .

نام و نام خانوادگی-

آریا معصومی هستم

Image result for آریا معصومی

محل تولد و محل سکونت-

استان کهگیلویه و بویراحمد- شهر دهدشت

سابقه داستانویسی-  

از سال 89شروع به نوشتن کردم و در این مدت برگزیده بیش از 60 جشنواره شعر و داستان کوتاه ایران شدم. یک مجموعه داستان به اسم آدم های معروف دستشویی نمی روند با نشر فرهنگ ماناو یک مجموعه شعر به اسم تنهایی خانم این خانه است  با نشر شانی  چاپ کرده ام

 2-نقش جایزه های ادبی و رقابت های اینگونه را در معرفی و علاقمندی داستانویسان به ادامه این رشته چگونه میبینید؟ 

 در کشوری که متاسفانه آنچنان که باید به ادبیات واقعی توجه نمیشود، وجود همچین جایزه ها و جشنواره هایی خوب هست و به روند ادبیات ما کمک می کند.ما در کشوری زندگی می کنیم که مافیا در همه چیز حرف اول را می زند، شعر و داستان( بیشتر شعر) نیز مافیای خاص خودش را دارد و آدم هایی هستند که به جای بزرگی در ادبیات به دزدی مشغولند. بعضی از جشنواره ها و جایزه ها هستند که آدم وقتی با موضوعشان روبه رو می شود برای یک لحظه می خواهد بالا بیاورد. حتی اسم درست و حسابی رویشان نگذاشته اند. خود من در اوایل از  فکر می کردم ملاک جشنواره ها هستند و بعد ها فهمیدم که در ادبیات هیچ چیزی ملاک نیست جز کتابی که نویسنده بیرون می دهد و آن هم گذشت سال ها باید تصمیم بگیرد در موردش. الان هم فقط در تعدادی از جشنواره ها شرکت می کنم که واقعا احساس می کنم سرشان به تن ادبیات می ارزد( فکر کنم قبلا کمی شهرستانی با قضیه برخورد کرده ام،شاید سن و سالم هم دخیل بوده باشد)

3-به نظر شما چگونه باید فرهنگ سازی کرد تا حمایت های مردمی را به طرف جایزه های ادبی خصوصی سوق و جلب کرد؟

 متاسفانه ادبیات جایگاه خاص خودش را در بین مردم از دست داده است به معنای عام و تعداد افراد خاصی هستند که دارند ادبیات را دنبال می کنند. البته من وقتی می نویسم برایم عام و خاص ندارد و عا را هم بیشتر از خاص مد نظر دارم.واقعا من نمی دانم که باید به چه شیوه ای یاسد فرهنگ سازی کرد ولی می دانم افرادی هستند که به راحتی از چنین جشنواره ها و جایزه هایی .

4-نقش نهادهای دولتی که در امر فرهنگی و ادبی فعالیت مینمایند را در حمایت از جایزه های ادبی خصوصی چگونه ارزیابی و توقع شما به عنوان نویسنده از آنان چیست برای ادامه ی حیات بهتر و پویا تر این نوع فعالیت های خوب فرهنگی؟

 نهاد های دولتی اسمشان رویشان هست و بیشتر از اینکه بفکر ادبیات باشند به فکر خودشان هستند و سعی می کنند ادبیات را دربند دولت بکشند . درحالی که ادبیات چیز دولتی نیست و نویسنده های واقعی هم این را به خوبی می داند. می بینیم که نویسنده ها چگونه گاه گاه طوری دورشان می زنند که خودشان نمی دانند از کجا خورده اند.متاسفانه اگر شهرستانی باشی مجبوری برای سکوی پرتاب از نقش این نهاد های دولتی استفاده کنی ولی اگر نپری باید تا آخر عمرت روی سکوی پرتاب نهاد های دولتی بمانی و با خودت فکر کنی که در اوج هستی در حالی که این مردم هستند که تصمیم می گیرند. چیزهای زیادی در آسمان هست ولی همه پرنده نیستند جز آنکه یک روز گلوله ای زمین گیرش کند. گاهی وقت ها باید پول خونت را قبل از پرواز گرفته باشی

5-آینده ی ادبیات داستانی و شرایط حاضر آن را چگونه ارزیابی میکنید؟

 من هربار که بمیرم دوباره متولد می شوم  پس حداقل یک نفر همیشه هست که داستان بخواند و فکر کنم کافی باشد

 

- کوتاهترین توصیف خود را بیان نمایید.

1- ادبیات داستانی-

راهی برای خدا شناسی

3- فانوس-

مادر بزرگ

4-داستانویسان-

تنهایی ها

5-داوران ادبی فانوس-

بورکه کردن

6-کتاب-

بوی کاغذ

7-جایزه ادبی فانوس-

کمی آزادی

8-جایزه های ادبی خصوصی-

حس پرواز

9-چاپ الکترونیک داستان-

بوی خاک نم گرفته نمیده

10-چاپ داستان بصورت کتاب-

دوست دارم

11-حسام الدین شفیعیان. بنیانگذار و دبیرجایزه ادبی فانوس-

فکر کنم بیشتر از سنش زنده بمونه

12-آینده ی جایزه ادبی فانوس-

امیدوارم همیشه فانوس بمونه تا از حال و هوای صداقت و پاکی روستاییش بیرون نیاد

با تشکر ششمین دوره جایزه ادبی فانوس