مزامیر

15  ولی چون افتادم شادیکنان جمع شدند. آن فرومایگان بر من جمع شدند، و کسانی که نشناخته بودم مرا دریدند و ساکت نشدند.

مزامیر

 زیرا که تیرهای تو در من فرو رفته و دست تو بر من فرود آمده است.

مزامیر

31  شریعت خدای وی در دل اوست. پس قدمهایش نخواهد لغزید.

مزامیر

14  شریران شمشیر را برهنه کرده و کمان را کشیده‌اند تا مسکین و فقیر را بیندازند و راستروان را مقتول سازند.

مزامیر

 از غضب برکنار شو و خشم را ترک کن. خود را مشوش مساز که البته باعث گناهخواهد شد.