مزامیر

 یَهُوَه صبایوت با ماست، و خدای یعقوب قلعهٔ بلند ما، سِلاه.

مزامیر

21  این را کردی و من سکوت نمودم. پس گمان بردی که من مثل تو هستم. لیکن تو را توبیخ خواهم کرد. و این را پیش نظر تو به ترتیب خواهم نهاد.

مزامیر

13  زیرا که جانم را از موت رهانیده‌ای. آیا پایهایم را نیز از لغزیدن نگاه نخواهی داشت تا در نور زندگان به حضور خدا سالک باشم؟

مزامیر

 ایشان جمع شده، کمین می‌سازند. بر قدمهای من چشم دارند زیرا قصد جان من دارند.

مزامیر

11  امّا پادشاه در خدا شادی خواهد کرد و هر که بدو قسم خورَد، فخر خواهد نمود، زیرا دهان دروغ‌گویان بسته خواهد گردید.