مزامیر

7 .شامگاهان بر میگردند و مثل سگ بانگ میکنند، و در شهر دور میزنند

 

مزامیر

2 .ای خد.ا بر من رحم فرما، زیرا که انسان من را به شدت تعقیب میکند تمامی روز جنگ کرده من را اذیت مینماید

 

مزامیر

13 .من را از حضور خود مینداز، و روح قدوس خود را از من مگیر

 

مزامیر

16 .لیکن خد.ا جان من را از گور نجات خواهد داد، زیرا که (دست) من را خواهد گرفت سلاه

 

مزامیر

10 .در جماعت بزرگ به عدالت بشارت دادهام، اینک لبهای خود را باز نخواهم داشت، و تو ای خد.اوند میدانی