در نخستین سالهای تاجگذاری، رامسس دوم عازم میدانها جنگ شد، به هدف پس گرفتن قلمروهای قدیم مصر که تحت سلطهٔ نوبیها و هیتیها بود و همچنین حفاظت از مرزهای مصر. چند نبرد در لیبی و خاموش کردن شورشهای نوبیها هم در کارنامهٔ جنگی او نوشته شدهاست، اما هیچکدام به اندازهٔ نبرد کادش، بزرگ و از لحاظ تاریخی بااهمیت نبودهاند. در این نبرد ۵٫۰۰۰ ارّابه و بیش از ۹٫۰۰۰ سرباز پیادهنظام شرکت داشتند.
حدود ۱۲۵۸ پ.م. پس از درگیریهای پراکندهٔ قبلی، هیتیها و مصریها معاهدهای تاریخساز تنظیم کردند که در عمل به دشمنی میان آنها پایان داد. رامسس، که متوجه نقشش بهعنوان سیاستمداری در خدمت منافع وسیعتر مصر بود، بعدتر با به همسری گرفتنِ دستکم یک شاهزادهٔ هیتی این معاهدهٔ جدید را تحکیم کرد. رابطهٔ تازه و دوستانه میان این دو قدرت در نامههای کشفشده در بایگانیهای خاتوشا، پایتخت هیتیها، هم آشکار است. مثل «نامههای عمارنه»ی معروف، که به دورههای حکومت «آمنهوتپ چهارم» و «(آخناتون)» مربوط میشوند، این مراسلات هم به خط میخی اکدی (زبان دیپلماسی)، روی لوحهایی گلی نوشته شدهاند و از وجود مبادلاتی میان مجموعهای از قدرتها و شخصیتهای خاورمیانهای حکایت میکنند. این نامههای جالب قدیمیترین شواهد مهم دیپلماسی بینالمللی هستند و تصویری واضح از بازرگانی با دوردستها، توافقنامههای سیاسی و مسائل دیپلماتیک و روزمره ترسیم میکنند. نامههای بین مصر و هیتیها، و مخصوصا رامسس دوم و هاتوسیلی سوم، پادشاه هیتیها که طرف معاهدهٔ سال ۱۲۵۸ پ. م هم بود، دربارهٔ موضوعاتی گوناگون، از سیاست بینالملل گرفته تا مشکلات پزشکی و برنامهریزی جشن عروسی، بحث میکنند.[۵]