حسام الدین شفیعیان

قرار نیست غمها و دردها و مسائل سخت را همه کسی بداند از انسان.زیرا انسان برای انسانهای دیگر رنجنامه نمی نویسد.بلکه خود اگر در رنج یا شرایط سخت یا حالاتی که زندگی سخت ترین موقعیت ها را دارد در خود رنج خود را میگذارد حتی دیگران را شاد میکند یا رنج خود را به دیگران نمیدهد.زیرا توقع ندارد از مخلوق زیرا خالق هست که آرامش میدهد خالق هست که بخواهد میشود خالق هست که همه حکمت ها دست اوست پس در پی این نیست که بگوید من چه رنجی دارم. و قرار نیست تقسیم کند رنج های خود را با دیگران.مگر زنجیره دعا.پس آنهم شرایط خاص خود دارد.حال اصل حرف اینست .همه زنجیره انسانها زنجیره مادی نیست گاهی  افرادی حق هستند افرادی حق هستند و معنوی پس نفس آنان حق هست. خواه در مراتب بالا شخص نیاز به گفتن به او ندارد زیرا بین ارتباط خدا هست. خدا در میزان خود به آن اشخاص و شخص و افراد قرار میدهد.چون از خالق به مخلوق ارتباط هست.منیت نیست. بلکه پل ارتباطی هست.پس این زنجیره هست.زنجیره انسانهای خوب.خواه در یک نقطه جغرافیایی گاه در دورترین نقطه آن با نقطه یک ارتباط به این میگویند زنجیره انسانی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد