قطع موت به حیات بعد موت یعنی گسستن تمام روابط زمینی.آنچه اتفاق می افتد خواه قبول نداشتن آن خواه قبول داشتن آن دیدن چشم بر حقایق آن هم با دریافت بسیار بالا هست.آنکه حقیقت روح را نداند حقیقت جسم را بدون روح دریافت نکرده. زیرا جسم سنگین یا سبک را چه امری به تفکر و چه امری دارد که وقتی روح نیست جسم مجسمه گلی بد بویی میشود که باید آن را مثل نگهداری در سرما نگه داشت. چه بوده که نیست و چه شده که اینگونه فعل و انفعالی این بدن را بی حرکت کرده.در حالی که روح توانایی بیشتری گرفته زیرا از قفس جسم رها شده.