بسیاری از مفسّران اهل سنت و شیعه مانند فخر رازی و سید محمدحسین طباطبایی، در تفسیر سوره انسان، شأن نزول آن را مرتبط با علی و فاطمه و داستان بیماری فرزند یا فرزندانشان و نذر برای بهبودیشان برمیشمارند.[۲۶۱][۲۶۲]
بهنوشتهٔ سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان، رویداد مُباهِله بیانگر ماجرای رویارویی پیامبر اسلام و اهل بیتش از یکسو و مسیحیان نَجران ازدیگرسو است. طباطبایی میگوید که بنابر روایات، مقصود از ابناءنا در آیهٔ مباهله حسن و حسین بودهاند.[۲۶۳][۲۶۴] بسیاری از مفسران اهل سنت نیز بیان کردهاند که منظور از افراد در آن، علی، فاطمه، حسن و حسین هستند.[۲۶۵][۲۶۶][۲۶۷]
طباطبایی در تفسیر آیهٔ تطهیر در المیزان، مخاطب این آیه را اصحاب کسا میداند و به احادیث آن که تعداد آنها بیش از هفتاد حدیث است و بیشتر از طریق اهل سنّت هستند اشاره میکند.[۲۶۸] مفسران اهل سنت ازجمله فخر رازی و ابن کثیر نیز در تفسیر خود ضمن بیان روایات مختلف دربارهٔ مصداق اهل بیت در این آیه، علی، فاطمه، حسن و حسین را از مصادیقش میشمارند.[۲۶۹][۲۷۰]
در توضیح و تفسیر آیهٔ ۲۳ سورهٔ شُوریٰ، طباطبایی در المیزان ضمن گزارش و نقد گفتههای مختلف مفسران، گفتهاست که مقصود از «مَوَدَّتِ قُربیٰ»، محبّت اهل بیت محمّد؛ یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین است. او در ادامه، روایات گوناگونی از اهل سنت و شیعه را آوردهاست که این موضوع را تصریح کردهاند.[۲۷۱] مفسران اهل سنت همچون فخر رازی و ابن کثیر نیز به این موضوع اشاره کردهاند.[۲۷۲][۲۷۳]
آیهٔ ۱۵ سورهٔ احقاف دربارهٔ زنی حامله صحبت میکند که درد و رنج بسیاری را تحمل میکند. این آیه را اشارهای به فاطمه زهرا، و فرزند را نیز حسین میدانند که در آن وقتی خداوند به محمد در مورد سرنوشت این نوه تسلیت گفت و محمد این موضوع را به فاطمه زهرا ابراز داشت و او بسیار پریشان شد.[۲۷۴]
پس از آنکه خداوند اسامی پنج تن را به زکریا یاد داد،[۲۷۵] آیهٔ رمزآلود اول سورهٔ مریم — کهیعص — را برای زکریا به این صورت رمزگشایی کرد: ک = کربلا، ه = هلاک العترة، ی = یزید، ع = عطش، ص = صبر. این مطلب نشاندهندهٔ شباهت خارقالعادهای بین سرنوشت یحیی و حسین است که احتمالاً با توجه به این موضوع است که سر هر دو بریده، و در تشت قرار داده شد. بر طبق روایتی دیگر، خون حسین همانند خون یحیی به جوشش خواهد آمد و خداوند برای آنکه این جوشش را تسکین دهد، هفتاد هزار نفر از منافقان و کفار و مؤمنان شرور را نابود خواهد کرد، همانگونه که این کار را برای انتقام از یحیی انجام داده بود.[۲۷۶]
از آیات دیگری که شیعه آن را منتسب به حسین میداند میتوان به آیهٔ ۶ سورهٔ احزاب و ۲۸ سورهٔ زخرف اشاره نمود که در مورد ادامهٔ امامت از نسل وی تفسیر شدهاست. همچنین آیاتی چون ۷۷ سورهٔ نسا، ۳۳ سورهٔ اسرا و ۲۷ تا ۳۰ سورهٔ فجر — که در نزد شیعه سورهٔ حسین دانسته شده — از نظر شیعه به قیام و کشته شدن حسین اشاره میکند.[۲۷۷]
روایات مختلفی مبنی بر دلبستگی پیامبر اسلام به حسین وجود دارد که مهمترین آنها، روایتی در قالب دعا برای دوستداران حسین است. حسین در روایاتِ مربوط به «ثَقَلَیْن» در جایگاه مصداقی برای ثقلِ دوم قرار داده شدهاست. در گروهی دیگر از روایاتِ مربوط به حسنین، آنها «سرور جوانان اهل بهشت» معرفی شدهاند. نام او و حسن، با توجه به سنِ کمشان، در شمار بیعتکنندگان در تجدید بیعت با پیامبر آمده که نشاندهندهٔ هدف پیامبر در تثبیت جایگاه تاریخی–اجتماعی ایشان است. درک این موضوع با توجه به روایات دربارهٔ امامت ایشان در همه حال — چه قعود و چه قیام — و حضورشان در کنار پیامبر اسلام در قیامت بیشتر امکانپذیر است. جز این روایات، دو دسته روایت دیگر از پیامبر دربارهٔ حسین قابل تأمل است: نخست روایاتی دربارهٔ خاک سرزمین کربلا و ارتباطش با حسین؛ و دوم تعبیری در روایتی از پیامبر مبنی بر میراث نبوی بودنِ جُرئَت و سخاوت حسین بن علی است.[۲۷۸]
روایاتی وجود دارد که جبرئیل در زمان ولادت حسین، به محمد خبر داد که امّت وی حسین را میکشند و نسل امامت از وی خواهد بود و محمد هم اصحابش را از کشته شدن حسین باخبر کرده بود. بهجز محمد، علی و حسن نیز چنین مطلبی را بیان کرده بودند. خداوند نیز پیامبران پیشین را از ماجرای کشته شدن حسین باخبر کرده بود.[۲۷۹] علی نیز میدانست که حسین در کربلا کشته میشود و یک بار که از کنار این منطقه میگذشت، توقف کرد و گریست و به یادِ پیشگویی محمد افتاد. او کربلا را کَرْب (مصیبت) و بَلا (آزمایش) تفسیر کرد. کشتگانِ کربلا بدون هیچ حسابی به بهشت وارد میشوند.[۲۸۰]