8. و تمامی دشمنانم با یکدیگر بر من نمّامی میکنند، و دربارة من بدی میاندیشند
17. چونکه گفتهام مبادا بر من شادی نمایند، و چون پایم بلغزد بر من تکبر کنند
8. زیرا کمر من از سوزش پر شده است، و در جسم من صحتی نیست
10. قبل از آن که دیگهای شما آتشِ خارها را احساس کند، آنها را چه تر و چه خشک خواهد رُفت
8. خد.ای “صوااُت” با ماست، و خد.ای یعقوب قلعة بلند ما سلاه