4 مساکین قوم را دادرسی خواهد کرد؛ و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد؛ و ظالمان را زبون خواهدساخت.
24 زبانم نیز تمامیِ روز عدالت تو را ذکر خواهد کرد. زیرا آنانی که برای ضرر من میکوشیدند، خجل و رسوا گردیدند.
1 کلام لموئیل پادشاه، پیغامی که مادرش به او تعلیم داد.
2 چه گویم ای پسر من، چه گویم ای پسر رحم من! و چه گویم ای پسر نذرهای من!
3 قوّت خود را به زنان مده، و نه طریقهای خویش را به آنچه باعث هلاکت پادشاهان است.
4 پادشاهان را نمیشاید ای لموئیل، پادشاهان را نمیشاید که شراب بنوشند، و نه امیران را که مسکرات را بخواهند.
5 مبادا بنوشند و فرایض را فراموش کنند، و داوری جمیع ذلیلان را منحرف سازند.
6 مسکرات را به آنانی که مشرف به هلاکتند بده و شراب را به تلخجانان،
7 تا بنوشند و فقر خود را فراموش کنند، و مشقّت خویش را دیگر بیاد نیاورند.
8 دهان خود را برای گنگان باز کن، و برای دادرسی جمیع بیچارگان.
9 دهان خود را باز کرده، به انصاف داوری نما، و فقیر و مسکین را دادرسی فرما.
10 زن صالحه را کیست که پیدا تواند کرد؟ قیمت او از لعلها گرانتر است.
11 دل شوهرش بر او اعتماد دارد، و محتاج منفعت نخواهد بود.
12 برایش تمامی روزهای عمر خود، خوبی خواهد کرد و نه بدی.
13 پشم و کتان را میجوید. و به دستهای خود با رغبت کار میکند.
14 او مثل کشتیهای تجّار است، که خوراک خود را از دور میآورد.
15 وقتی که هنوز شب است برمیخیزد، و به اهل خانهاش خوراک و به کنیزانش حصّه ایشان را میدهد.
16 درباره مزرعه فکر کرده، آن را میخرد، و از کسب دستهای خود تاکستان غرس مینماید.
17 کمر خود را با قوّت میبندد، و بازوهای خویش را قوی میسازد.
18 تجارت خود را میبیند که نیکو است، و چراغش در شب خاموش نمیشود.
19 دستهای خود را به دوک دراز میکند، و انگشتهایش چرخ را میگیرد.
20 کفهای خود را برای فقیران مبسوط میسازد، و دستهای خویش را برای مسکینان دراز مینماید.
21 به جهت اهل خانهاش از برف نمیترسد، زیرا که جمیع اهل خانه او به اطلس ملبّس هستند.
22 برای خود اسبابهای زینت میسازد. لباسش از کتان نازک و ارغوان میباشد.
23 شوهرش در دربارها معروف میباشد، و درمیان مشایخ ولایت مینشیند.
24 جامههای کتان ساخته آنها را میفروشد، و کمربندها به تاجران میدهد.
25 قوّت و عزّت، لباس او است، و درباره وقت آینده میخندد.
26 دهان خود را به حکمت میگشاید، و تعلیم محبتآمیز بر زبان وی است.
27 به رفتار اهل خانه خود متوجّه میشود، و خوراک کاهلی نمیخورد.
28 پسرانش برخاسته، او را خوشحال میگویند، و شوهرش نیز او را میستاید.
29 دختران بسیار اعمال صالحه نمودند، اما تو بر جمیع ایشان برتری داری.
30 جمـال، فریبنـده و زیبایـی، باطـل است، اما زنی که از خداوند میترسد ممدوح خواهد شد.
31 وی را از ثمره دستهایش بدهید و اعمالش او را نزد دروازهها بستاید.
1 کلمات و پیغام آکور بنیاقَه. وحی آن مرد به ایتیئیل یعنی به ایتیئیل و اُکال.
2 یقیناً من از هر آدمی وحشیتر هستم، و فهم انسان را ندارم.
3 من حکمت را نیاموختهام و معرفت قدّوس را ندانستهام.
4 کیست که به آسمان صعود نمود و از آنجا نزول کرد؟ کیست که باد را در مشت خود جمع نمود؟ و کیست که آب را در جامه بند نمود؟ کیست که تمامی اقصای زمین را استوار ساخت؟ نام او چیست و پسر او چه اسم دارد؟ بگو اگر اطّلاع داری.
5 تمامی کلمات خدا مُصَفّی است. او به جهت متوکّلان خود سپر است.
6 به سخنان او چیزی میفزا، مبادا تو را توبیخ نماید و تکذیب شوی.
7 دو چیز از تو درخواست نمودم، آنها را قبل از آنکه بمیرم از من بازمدار:
8 بطالت و دروغ را از من دور کن، مرا نه فقر ده و نه دولت. به خوراکی که نصیب من باشد مرا بپرور،
9 مبادا سیر شده، تو را انکار نمایم و بگویم که خداوند کیست. و مبادا فقیر شده، دزدی نمایم، و اسم خدای خود را به باطل برم.
10 بنده را نزد آقایش متّهم مساز، مبادا تو را لعنت کند و مجرم شوی.
11 گروهی میباشند که پدر خود را لعنت مینمایند، و مادر خویش را برکت نمیدهند.
12 گروهی میباشند که در نظر خود پاکاند، اما از نجاست خود غسل نیافتهاند.
13 گروهی میباشند که چشمانشان چه قدر بلند است، و مژگانشان چه قدر برافراشته.
14 گروهی میباشند که دندانهایشان شمشیرها است، و دندانهای آسیای ایشان کاردها تا فقیران را از روی زمین و مسکینان را از میان مردمان بخورند.
15 زالو را دو دختر است که بده بده میگویند. سه چیز است که سیر نمیشود، بلکه چهار چیز که نمیگوید که کافی است:
16 هاویه و رحم نازاد، و زمینی که از آب سیر نمیشود، و آتش که نمیگوید که کافی است.
17 چشمی که پدر را استهزا میکند و اطاعت مادر را خوار میشمارد، غرابهای وادی آن را خواهند کند و بچههای عقاب آن را خواهند خورد.
18 سه چیز است که برای من زیاده عجیب است، بلکه چهار چیز که آنها را نتوانم فهمید:
19 طریق عقاب در هوا و طریق مار بر صخره، و راه کشتـی در میـان دریـا و راه مرد با دختر باکره.
20 همچنان است طریق زن زانیه؛ میخورد و دهان خـود را پاک میکنـد و میگویـد گنـاه نکردم.
21 به سبب سه چیز زمین متزلزل میشود، و به سبب چهار که آنها را تحمّل نتواند کرد:
22 به سبب غلامی که سلطنت میکند، و احمقی که از غذا سیر شده باشد،
23 به سبب زن مکروهه چون منکوحه شود، و کنیز وقتی که وارث خاتون خود گردد.
24 چهار چیز است که در زمین بسیار کوچک است، لیکن بسیار حکیم میباشد:
25 مورچهها طایفه بیقوّتند، لیکن خوراک خود را در تابستان ذخیره میکنند؛
26 ونکها طایفه ناتوانند، اما خانههای خود را در صخره میگذارند.
27 ملخها را پادشاهی نیست، اما جمیع آنها دسته دسته بیرون میروند.
28 چلپاسهها به دستهای خود میگیرند و در قصرهای پادشاهان میباشند.
29 سه چیز است که خوشخرام است، بلکه چهار چیز که خوشقدم میباشد:
30 شیر که در میان حیوانات تواناتر است، و از هیچکدام روگردان نیست؛
31 تازی و بز نر، و پادشاه که با او مقاومت نتوان کرد.
32 اگر از روی حماقت خویشتن را برافراشتهای و اگر بد اندیشیدهای، پس دست بر دهان خود بگذار؛
33 زیرا چنانکه از فشردن شیر، پنیر بیرون میآیـد، و از فشـردن بینـی، خـون بیـرون میآید، همچنان از فشردن غضب نزاع بیرون میآید.
1 کسی که بعد از تنبیه بسیار گردنکشی میکند، ناگهان منکسر خواهد شد و علاجی نخواهد بود.
2 چون عادلان افزوده گردند قوم شادی میکنند، اما چون شریران تسلّط یابند مردم ناله مینمایند.
3 کسی که حکمت را دوست دارد، پدر خویش را مسرور میسازد؛ اما کسی که با فاحشهها معاشرت کند اموال را تلف مینماید.
4 پادشاه ولایت را به انصاف پایدار میکند، اما مرد رشوهخوار آن را ویران میسازد.
5 شخصی که همسایه خود را چاپلوسی میکند، دام برای پایهایش میگستراند.
6 در معصیت مرد شریر دامی است، اما عادل ترنّم و شادی خواهد نمود.
7 مرد عادل دعوی فقیر را درک میکند، اما شریر برای دانستن آن فهم ندارد.
8 استهزاکنندگان شهر را به آشوب میآورند، اما حکیمان خشم را فرومینشانند.
9 اگر مرد حکیم با احمق دعوی دارد، خواه غضبناک شود خواه بخندد، او را راحت نخواهدبود.
10 مردان خونریز از مرد کامل نفرت دارند، اما راستان سلامتی جان او را طالبند.
11 احمق تمامی خشم خود را ظاهر میسازد، اما مرد حکیم به تأخیر آن را فرومینشاند.
12 حاکمی که به سخنان دروغ گوش گیرد، جمیع خادمانش شریر خواهند شد.
13 فقیر و ظالم با هم جمع خواهند شد، و خداوند چشمان هر دو ایشان را روشن خواهد ساخت.
14 پادشاهی که مسکینان را به راستی داوری نماید، کرسی وی تا به ابد پایدار خواهد ماند.
15 چوب و تنبیه، حکمت میبخشد، اما پسری که بیلگام باشد، مادر خود را خجل خواهد ساخت.
16 چون شریران افزوده شوند تقصیر زیاده میگردد، اما عادلان، افتادن ایشان را خواهند دید.
17 پسر خود را تأدیب نما که تو را راحت خواهد رسانید، و به جان تو لذّات خواهد بخشید.
18 جایی که رؤیا نیست قوم گردنکش میشوند، اما خوشابحال کسی که شریعت را نگاه میدارد.
19 خادم، محض سخن متنبّه نمیشود، زیرا اگر چه بفهمد اجابت نمینماید.
20 آیا کسی را میبینی که در سخن گفتن عجول است؟ امید بر احمق زیاده است از امید بر او.
21 هر که خادم خود را از طفولیت به ناز میپرورد، آخر پسر او خواهد شد.
22 مرد تندخو نزاع برمیانگیزاند، و شخص کجخلق در تقصیر میافزاید.
23 تکبّر شخص او را پست میکند، اما مرد حلیمدل، به جلال خواهد رسید.
24 هر که با دزد معاشرت کند، خویشتن را دشمن دارد، زیرا که لعنت میشنود و اعتراف نمینماید.
25 ترس از انسان دام میگستراند، اما هر که بر خداوند توکّل نماید سرافراز خواهد شد.
26 بسیاری لطف حاکم را میطلبند، اما داوری انسان از جانب خداوند است.
27 مرد ظالم نزد عادلان مکروه است، و هر که در طریق، مستقیم است نزد شریران مکروه میباشد.