پس مبحث مسیح شناسی روشن شد که مسیح یعنی مسح شده.که عبری آن ماشیح گویند.میزان مسیح.از رفقایت بیشتر مسح شدی.مزامیر میگوید بیشتر.میزان.مسح.مسیح شناسی.مسح داوود توسط سموئیل انجام شد.آن روح مسیحایی به او وارد شد چرا شائول را ترک کرد شائول را هم سموئیل مسح کرده بود اینست آن که اگر از مسیرروشن خارج شوند حسد و گوش کردن به حرف این و آن که بیایند گویند داوود جایت را میگیرد میشود ترک روح مسیحایی.میشود شائول مسیح فقط شائول دیگر مسیح نمیشود و قدرت روح مسیحایی از او گرفته میشود و بعد حتی یک کار کوچک نمیتواند در راستای هدف خداوند بردارد.سوال پیش می آید چرا عیسی بن مریم عیسی مسیح در تصلیب میگوید چرا مرا ترک کردی.الهی چرا مرا ترک کردی؟ روح مسیحایی خارج شده.اما به مدت برگشتن او تمام شد.و زنده شدن او در بعد دفن گذاشتن سنگ بر آن و مسیح زنده میشود.روح مسیحایی اگر تمام میشد خداحافظ عالم زمین.و اما این روح مسیحایی چیست که تمام شد آن باعث میشد زمین نابود شود و تنها نه معبد ویران شود بلکه باعث زمین لرزه شد.جوری که معبد بهم ریخت و خراب شد.عیسی ناصری عیسی مسیح به شهادت انتقال به عالم اموات شد به دزد کناری تصلیب میگوید با من در فردوس خواهی بود نمیگوید با من در جای بد خواهی بود میگوید فردوس بهشت با من خواهی بود.دزد توبه کار.خب دزد توبه کار قبل میگوید به آن یکی دزد فحاشی کننده بد گوینده. و مسخره کننده که ما حقمان هست مصلوب شویم اما این چرا؟ اصلان یعنی فرمش به ما نمیخوره که مارو کنار این تصلیب کردند.ما خلافکاریم خطاکاریم.اما مسیح کار را در تصلیب هم انجام میدهد و دزد خطاکار توبه کار میشود و با گناه وارد آن موت حیات بعد از مرگ یا تولد به حیات انتقال از روح در فردوس میشود.همچنان که مریم مجدلیه در گناه نمرد و توبه کرد و تا پای تصلیب رفت.خیلی شجاعت میخواسته حتی کسی که صلیب مسیح را کمک کرد تغییر شگرف کرد میزدند وحوشیت کامل میترسیدند خیلی خشن بودند رحم در کارشان نبوده.پطرس که گوش رئیس یورشی نیروهای دستگیر کننده را میزند با دیدن آن وحوشیت انکار میکند پطرس شخص شجاعی بوده.البته درگیری او تخلف دستور مسیحایی بوده. اما گویند مگر در لوقا انجیل گفته نشده سلاح تهیه کنید.تضاد این امر سلاح ایمانی هست.نه سلاح برنده.برنده ترین سلاح کلام حرف هست.ایمان هست.مثال شمشیر تیز در دفاع از کلام و نگاه و حرف. تاثیر نگاه مسیح تاثیر نگاه همان امرست.اما پطرس شمشیر میزند گوش میبرد و گل در گوش گذاشتن سالم شدن گوش آن رئیس یورشی.سوال پیش می آید آیا مسیح عیسی بن مریم عیسی مسیح اگر در تصلیب تمام شد جهان نباید تمام میشد.جسم شد در میان ما ساکن شد.جسم ماده مسیح مرد اما مسیحایی او زنده ماند در رستاخیز و پیوستن. والا جسد هم نماند چون زنده شد.اگر میماند و حالا رفتند کلیسای مقدس جای تصلیب دفن را باز کردند دیدند جسد نیست.اگر میماند رستاخیز از مردگان میشد باز مرده در دفن و اما چه شد؟ جسم ماده در محل دفن بود.و مسیح در فردوس.بازگشت کرد نه از نوع مرگ موقت مرگ تمام شد.یعنی قبض روح.خب قبل آن روح مسیحایی در آمده پسر انسان را بلند میکنید .و البته این روح بازگشت میکند با همان علائم تصلیب در گلگتا زخم دست جای نیزه.نه با یه دست سوراخ و یک پهلو نیزه خورده راه برود حتی با چهره دگر بر راهی که دو نفر میروند ظاهر میشود. مجدلیه میگوید باغبان ندیدی او را.نمیگوید عیسی عیسی را ندیدی.میگوید باغبان او را ندیدی استاد .نگاه کنید وقتی گفته میشود باغبان نشناخته. اگر میشناخت میگفت عیسی زنده شدی. باغبان میگوید.اگر توما چهره او را میشناخت میگفت استاد زنده شدی. نه اینکه جای زخم دست گذارد و بعد مطمئن شود.یک دو دو تا چهارتای ساده هست.مسیح از مرگ رسته زنده شده.اما این چهره او کدام چهره هست که آنها نشناختند.اگر به نقاشی های رومی قدیمی توجه کنیم رومی ها کلان بدون ریش سبیل میکشند.یعنی اگر فیلم ها در مصائب هم بدون ریش هستند. کلان رومی ها اینجوری میکشیدند بدون ریش و سبیل.اما چهره را از روی دیوار در بازیابی ترسیم میکنند. یا چهره نگاری های دیواری.حالا به سمت جلو مکاشفات نقاشی هم گاهن بستگی به آن کسی که میکشد دارد.که جلو که میرود بسته به ملیت چهره مسیح در آفریقا یک شکل در رومی ها یک شکل در هر سمت یک شکل اما کلیت آن پازل مانند شکل را نمود میدهد.خب از خطاکاران محسوب شد بدترین نوع توهین بوده اما برای انجام دهنده امر در همان حالت هم یک نفر را از گناه جسته.نیروی نیزه زننده .دزد توبه کار.همراه شونده در حمل صلیب.از همین تاثیر مسیح بود که میترسیدند.زیرا جرم او پادشاه یهود تمسخر نوشتند. میخ زدند به چوب بالای صلیب.یعنی حواستان باشد کسی دیگر برخیزد چهار میخ تصلیب جای ما را بگیرد اینجوری میشه.چهل سال بعد اورشلیم در جنگ بسیار سختی ویران میشود.شخصی آنجا 40 سال داشته چهل سال بعد سی سال بیست سال ده سال هر سال سن بالاخره دیدند مگر اجل فوت آنها یا افرادی که همانجا ویرانی اورشلیم را دیدند. تضاد بعدی گویند مسیح که اهل جنگ انداختن مریضی انداختن نیست.یا صلح برداشتنو نیامده ام صلح بزارم بلکه جنگ مریضی اینها چگونه میشود با مسیح سازگاری کند؟