پس متنی به عنوان مثال 1500 سال روی زمین مانده حال 1500 سال آن کاغذ سالم مانده.مثال هفتصد سال کاغذ روی زمین مانده آیا آن کاغذ متن داخلش سالم مانده.کلمات ماندن. تغییر نیافته. این بستگی دارد کجا مانده باشد.و محفوظات ماندن آن کجا بوده باشد. چه کتب های پنهانی هست که رو نشده اصلان.و چه گنجینه هایی که رو نشده. و در کتابخانه های سری نگهداری میشود.چه کاغذ هایی که متون تغییری داشتند. و چه کاغذ هایی که سالم ماندند.چه رازهایی که سوخته شدند یا از بین رفتند و چه رازهایی کاغذی که ماندند و سالم ماندند.اینها همه محفوظات نگهداری درست بشریت و امانت داران و کجا نگهداری شدن ها و حال دانستن اینکه نگهداری مهمتر از همه چیزست .اگر کتابی با قدمت هزاران ساله پیدا شود که سالم مانده. یا اموراتی دقت شود. دقت مهمترین مسئله هست. زبان شناسی در حد فهمیدن.زبان شناسی حداقلی تا زیاد. حال یک دانشمند از یک امر صد چیز در می آورد و یک فرد با دقت هم نسبتا اما یک فرد بی علاقه نظر نمیکند اگرم نظر کند دقت نمیکند. اگرم دقت کند به مسئله ای دقت میکند که باب فکر او باشد.اما زمانه هایی که دقت لازم هست دیگر خوش آمد خوش نیامد بردار نیست بلکه زمانه هایی که مهم هست مسائل به جمعی هست نه شخصی.پس کسی که خودش را به خواب زده نمیتوان بیدار کرد چون خواب الکی هست اما کسی که خواب رفته را میتوان بیدار کرد چون خود را به خواب نزده. این فرق مهمی هست. دغدغه اصلان نشان دهنده جوشش هست.حال اگر همه ادیان را بشناسید فلان شخص حرفی بزند ده مثال نه دویست مثال دارید که دیدید و برایش مکشوف میکنید.اما کسی که دانش کافی نداشته باشد سریع تایید میکند شکست میخورد برمیگردد. اما در این زمین شلوغ باید دانش افزوده باشید تا حرفی زدند دویست مثال حقیقتی را هموار کنید تا بدانند این مسائل که مثل بگویند خرافات دویست مثال آن را دیده باشید در همان فرهنگ. بگویند فلان پس فلان شخص هم مثل من و شما بوده. تاریخ پس خود شما بودید همانها. باید بلد باشید در مقابل آدمهای انحرافاتی چگونه پاسخ داشته باشید والا نسخه کل امورات را میپیچانند و اصلان شاخه ها را نمیشناسند یا اصلان نمیدانند که روتین ساده یک دین خود نه جاذبه ای دارد نه هدفی بلکه دین همین مسائل هست خرافات نیست بلکه علاقه به مکشوفات هست مثال زندگی پس از زندگی که محقق در ان به امورات جدید در جلوتر رفتن ها میرسد.دین هم همینست .مثال به یک مسیحی مسلمان شده گفتند برنامه ای دیدم چرا گفت خیلی جاذبه نداشت کلیسا بود حالا یک مراسم. در حالی که در دین خود جویندگی میکرد میدید چقدر دریاست و تنها یک کلیسا نیست و فقط یک مراسم جاذبه ادیان شناسی همینست که عده ای میخواهند خیلی خشک باشد. اما نسل مخصوصان حاضر دنبال مکشوفات و جاذبه حقیقی هست.والا روتین یک مراسم آرامش هست اما نسل حاضر نسل سوال و یافتن هاست. نسل قدیم هم بوده اما الان اوج آنست.برای جهانی که بسیار پیشرفت کرده.