قالی زدست بافت زننده خود درون خود برون زخود
درون زطرح آن نگر برون زنقش آن نگر
به دور ضربه ها نگر زطرح رنگ ها نگر
درون موج قالی از گلی برون زند زخود
زخود برون بیا دگر زقالی از به بافتنی
درون شهر خود نگر به موج خود نگر زخود
زخود زطرح قالی از رنگین کمان عالی از
نگاه کن پنچره را نگاه کن پرنده را
قفس درون شعر خود درون قفس زشعر خود
به تن زقالی خود زدی
زخود برون درون زدی
برای شعر من بخوان برای شعر نو زنو
زنو برون زواژه ها نگر زطرح سازه ها
زسازه نو به نو زدی زشعر درون برون زدی
به تیک تاک لحظه ها به ساعتی شنی شدی
درون تاب زندگی روان ز طرح خود شدی
نگاه کن نگاره را نگاه کن نگاه را
نگاه نو زنو نگر زفصل خود برون نگر
اگر که حرف را زدی جمله به قالی طرح زدی
درون طرح قالی از حرف نگاه زطرح زدی
شکوفه میدهد درخت درختان نو زدی
زنقطه ها به نقطه ای تو پل زدی برون زدی
حسام الدین شفیعیان