طلوع یا غروب...

من آدمهای تنهایی را دیدم که قبل سمت معنوی و مقامی زمینی تنها بودند

اما بعد فلاش های دوربین عکاسی  آنها را زده کرد

من آدمهای تنهایی را دیدم که میخواستند بالا روند اما افتادند

من درون آدمها را دیدم

من حقیقت را دیدم

حقیقت تلخ زندگی را

و بعد از مقام باز تنهایی آن ها را

فریاد انتظار ادیانی

اما چقدر فصل سردی هست

چه خواسته عجیبی 

اگر حقیقت را  در زندگی بجویید

اگر حقیقت هایی را بدانید

درون خود آب میشوید

اما خدا نکند یکی هم نی بشود در جهان آدم ها

کاش حقیقت ها طلوع کنند نه غروب

حسام الدین شفیعیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد