من در شعر ها بارانم
در زمستان برفی با هم قطاران آدمک زده
شب ستاره ی فکری که روشن از خستگیست
بحران ستاره در راه درون باران آسمانی که اشک میریزد برای زمین
دشت آرزوهای مانده بر گلو
بغض گرفته از ماتم
و اینجا خط استوای تمام بی خطی های خط کشی شده هست
نقطه ی صفر زمین جایی در انتهای قصه ها...
حسام الدین شفیعیان