قطعات پازل گم شده دارد
یک نفر هست کمی حوصله دارد شاید از غم درون خود بی حوصلگی
چند بیتی غمو چند بیتی غزل درون سبدی
غم میبافد یا پهن میکند گرمایش خورشید عجب فاصله دارد
نگاه کن اینجا مدار غرفه ی حروف کلمات تازه از زمین هست
زمین هم با خود چند بیتی گم شده دارد
حجم سرمایش رفتن حجم خورشید تابیدن
حجم سکوت لحظه ها تاب خالی غصه ها
شکستن تمام تنهایی غمی انگار اتوکشیده روز به روز میتابد
چه کسی میداند چگونه رفتن را چه کسی میداند حجم ماندن را
صدایی شبیه سوت قطار هست زندگی
ایستگاه رفتن و ماندنو فراموشی هست زندگی
حسام الدین شفیعیان