/سکوت..شهر..آجر/
سکوت شهر یک نفر وسط هیاهوی نصف شب
جایی خط افق از مهتاب نیمه شب
تا چهارراه سقوط خط استوای دو قطب شهر
وسط جمعیت خالی از کوچ نشینی آجرک های درون شهر
صدای خالی از فریاد حجمه ی بغض تاریک اواسط دور نیمکره ی نصف شهر
آدمک در بلندی سوت ستاره ی دنباله دار وسط کهکشان دور چرخش جاذبه ی شهر
تن تنگ ماهی ادمک شده قفس از ماتم تن در آدمک ماهی شده
صدای رگبار تیک تاک ساعت دقیقه های خاموش شب زده ی وسط ریل قطار زمین از دور
جهان برگرد شهر
حسام الدین شفیعیان