/سمفونی در هم ریخته/

/سمفونی در هم ریخته/

یکی صدا زد سهراب
هوشنگ برگشت گفت توی محراب
یکی رفت محراب ادب سنگ مزار قشنگ
نشست گفت قایقت جا دارد یا غرق شده در نسل قشنگ
ناگهان صدایی آمد یک نفر صدا زد محسن
اگر قایقی داری نندازی درون آب
میبرد قایق را درون آب به موج ضربه ای قشنگ
ناگهان خشم در هوا در گرفت رعد و برق بود که صدا از سر گرفت
باران بارید شاعر رفت
صدای کجایی را ماهر دف
مرغ باغ ملکوتم قدیمی شده بود
خرچنگ میزد درون آهنگ چنگ
طوطیا رفتیمو بلبل نغمه خوانی میکند
اصلان در هم صدای سمفونی شاعران خواب بیدار شده
قطعه نهم بتهوون را موتسارت شده
چرچیل هم جملات قصار قطار شده
سوسولینگ هم موسیل مثل ماست شده
تقاطع قانون جبر و اختیار داشت استوا
خطی کشیدند والا داشت استوار
جغرافیای زمین را سالاد سزار زدند
روی نان خشک سس بی قطار زدند
گوجه ای شد قسمتی از جغرافیا
از بس تانکو موشک به نقطه های زمین و جغرافیا زدند
توپ چهل تیکه سوراخ سوراخ شده بود
گاندی را بسته بندی روی چاپ زده اند
فلسفه چهار مضربی را قطعه قطعه کردند روی آب شناور ته آب زده اند
خط صفر بسته تلفن را صفر و به اضافه یا منتها زده اند
حسام الدین شفیعیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد